
مصاحبه آقای مرتضی الویری در صفحه ۳ ویژه نامه بصیرت جوانان با عنوان «پرهیز از حرکت های تند و جهشی با تفکر و تعقل بیشتر» منتشر شده است.
به گزارش سرویس سیاسی تهران نیوز، به نقل از تارود؛ حجت الاسلام حمید مشهدی آقایی؛ مصاحبه آقای مرتضی الویری در صفحه ۳ ویژه نامه بصیرت جوانان با عنوان «پرهیز از حرکتهای تند و جهشی با تفکر و تعقل بیشتر» منتشر شده است؛ بخش عمده مصاحبه به بیان خاطرات مهندس الویری از دوران مبارزه می پردازد و در ستون ماقبل آخر در پاسخ سوال خبرنگار که از وی سوال کرده است:«اگر به گذشته برگردید باز هم همین کار را می کردید؟ الان به جوانها برای ادامه راه چه می گویید؟» این گونه پاسخ می دهد:«همان گونه که ذکر کردم فکر انقلاب را نمی کردیم! انقلاب اتفاق افتاد و ما انقلاب نکردیم!» سوال این است که پس ملت ما به رهبری امام در ۱۵ سال مبارزه دنبال چه بودند؟ شاید منظور آقای الویری این است که فکر نمی کردیم پیروزی با این سرعت اتفاق بیفتد وگرنه مگر فراموش کرده ایم و کرده اند شعارهای ملت را از اول انقلاب اسلامی؟! آیا چیزی جز انقلاب بود؟! واقعاً انقلاب یک حادثه اتفاقی بوده است؟ و همین گونه اتفاق افتاد، مثل یک حادثه غیرمنتظره؟! واقعاً ملت ما انقلاب نکردند؟!
در ادامه آقای الویری می گوید:« به دلیل فرشده شدن نارضایتی ها و عدم توجه به خواسته مردم، مسائل روی هم انباشته می شود که انفجار آن معلوم نیست چه مشکلاتی را بوجود آورد! و چه رخ خواهد داد؟» به راستی این تحلیل نخ نما شده از انقلاب با تحلیل یک جمله ای که منسوب به امام راحل است و جمله ای زیبا و عمیق است، چقدر تفاوت دارد که:« انقلاب ما انفجار نور بود.» منظور آقای الویری از مشکلات به وجود آمده چیست؟ این مشکلات در هر انقلابی قابل پیش بینی و طبیعی است؟! عجیب تر اینکه در ادامه می گویند:«چه قدر خوب بود انقلاب نمی شد! من معتقدم کاش می توانستیم اصلاحات می کردیم! این کاش شاه و دربار، صدای مردم را زودتر از فجایعی که انجام دادند می شنیدند!…. اگر به جای مبارزه می توانستیم اصلاح کنیم با خسارت های کمتری روبرو می شدیم.»
واقعاً اگر رژیم شاه کمی عاقلانه تر تحمل می کرد و مثلاً پارلمان تشکیل می داد و شاه سلطنت می کردو پارلمان حکومت، آقای الویری دست از مبارزه برمی داشتند؟ پس با چه هدفی کتاب ولایت فقیه امام عزیزمان را می خواند و منتشر می کرد؟! واقعاً امام از اولین کتاب سیاسیاش، کشف الاسرار و اولین سند بیانش در کتابخانه وریزی یزد در پی اصلاحات امور رژیم طاغوت بودند؟!
در ادامه اشاره به آثار وقوع انقلاب می کنند که ساختار شکنی و تخریب تو تضعیف قدرت عاقله و غلبه خشونت از ثمرات آن است! و سپس توصیه می کنند:«من سفارشم به جوانها این است که سعی نمایند با تفکر و تعقل بیشتر از حرکت های تند و جهشی پرهیز نمایند! تمام مسائل را با تذکر و نقد و اصلاح به چالش بکشند و حرکت های مسالمت آمیز را بر حرکت های تند و انقلابی ترجیح دهند!!!»
کاری بر صحت و عدم صحت این توصیه ندارم، اما فقط یک سوال باقی می ماند؛ اگر این گونه است که حرکت های تند و جهشی خوب نیست و کارها با تعقل و تفکر مسالمت باید پیش برود پس قضیه حرکت های تند و جهشی و خشونت طلبانه در فتنه ۸۸ و ایستادگی در مقابل قانون چرا؟ آیا این حرکت ها محکوم است یا خیر؟ آیا دعوت مردم پس از خطبه رهبری انقلاب به خیابان ها و دامن زدن به پروژه کشتهسازی، دعوت جوانان به تفکر و تعقل است یا خشونت و انتقام گیری.
در پایان نیز گویا علت العلل همه ی مشکلات را نبود احزاب و تشکیلات می دانند که منجر به حرکت های تندروانه می شود!! کسی مخالف وجود تشکل و تحزب و حزب و تشکل با الزامات واقعی – نه مقطعی و انتخاباتی- نیست، اما واقعاً علت مشکلات کنونی و تندروی ها فقط همین است؟
نکته۱) ممکن است در آماده سازی، تنظیم و بازنویسی و نشر این مصاحبه اشتباهاتی صورت گرفته باشد؛ آنچه نقد شد ناظر به مطالبی است که منتشر شده است و در دسترس ما است.
نکته ۲) سخنان مزبور قابل نقد علمی و دقیق در چارچوب قواعد تاریخی و جامعه شناختی و مردم شناختی است که در این مختصر فقط تذکر و یادآوری بود و نه شرح و بسط و تفصیل که فرصتی جداگانه می طلبد.
لازم به ذکر است؛ مرتضی الویری در آذرماه سال ۱۳۲۷ در شهرستان دماوند به دنیا آمد. پدر بزرگ وی، علی الویری، با همسر اولش در روستای الویر از توابع شهرستان ساوه زندگی میکرد که پس از آن به کیلان از توابع شهرستان دماوند آمد. پدر وی محمدتقی الویری فرزند همسر اول پدر بزرگ بود. وقتی پدر بزرگ او به کیلان آمد به دلیل داشتن شخصیت فرهنگی، اولین دبستان کیلان را احداث کرد.
همچنین تلاش وی برای ریاست جمهوری مادام العمر هاشمی در سال ۱۳۷۵ به همراه افراد نزدیک به هاشمی نظیر شاهرخ فریدون روحانی، عطاءالله مهاجرانی، عبدالله نوری، غلامحسین کرباسچی، مرتضی الویری، محسن کدیور و … مشهور است تا بلکه بتوانند اصل ۱۱۴ قانون اساسی کشور که می گوید، رئیس جمهور برای مدت چهار سال با رأی مستقیم مردم انتخاب میشود و انتخاب مجدد او به صورت متوالی تنها برای یک دوره بلامانع است را تغییر داده و شرایط را برای استمرار طولانی مدت ریاست جمهوری هاشمی مهیا سازند.
الویری شهردار تهران در سال ۱۳۸۰ بود که عدم موفقیت وی برای رسیدگی به پروژه برج “لعل” واقع در خیابان میرداماد سر و صدای زیادی به پا کرد.
مرتضی الویری به همراه فائزه هاشمی، حسین مرعشی (سخنگو)، محمد عطریانفر، جهانبخش خانجانی و هدایت آقایی از چهرههای شاخص حزب کارگزار سازندگی بودند که در جریان فتنه دستگیر شدند. الویری در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ نماینده مهدی کروبی و به عنوان رئیس کمیته صیانت از آرا انتخاب شد.
الویری خواستار ابطال انتخابات در سال ۸۸ بود و در دیدار رهبری با وقتی که رهبری که رهبری به وی اختصاصا داده بود، گفته بود:”از دید ما این انتخابات باید ابطال شود. هرگونه تصمیم دیگری به غیر از ابطال، مورد پذیرش مردم قرار نخواهد گرفت. بعد از ابطال انتخابات که کمترین خواسته مردم است، برای حل مسائل و قضاوت در مورد ادعاهای طرفین حضرتعالی شورای حکمیتی شکل دهید تا میان طرفین قضاوت کند، آنوقت هر آنچه آن شورا حکمیت کرد، ما هم میپذیریم. این کار در زمان امام هم سابقه داشته است. مثلاً در ماجرای ۱۴ اسفند در زدوخورد ما بین طرفداران بنیصدر و شهید بهشتی، چون یک طرف دعوا شهید بهشتی رئیس دستگاه قضا بودند، امام برای حل مسئله شورایی سه نفره را شکل دادند (حدود پنج دقیقهای نقل این جملات از طرف آقای الویری طول کشید و به قولی وقتشان کامل تمام شد) آقای الویری ادامه دادند که: “با تشکیل این تیم سه نفره مشکل حل شد.”» که «حضرت آقا که گذاشته بودند کامل پنج دقیقه وقت مقررشان را صحبت کنند، بلافاصله بعد از این جمله آقای الویری که “مشکل حل شد” فرمودند: “و مشکل حل نشد…”»
همچنین گفته می شود مرتضی الویری که در داخل کشور حضور دارد، پیگیری های خاصی برای ارتباطات شبکه رسا (رسانه سبز ایران) برقرار کرده و به نوعی رابط این شبکه با برخی اصلاح طلبان بویژه کروبی بوده است؛ البته تا کنون الویری هیچ واکنش یا اظهارنظر رسمی در این زمینه نداشته است.
براساس برخی خبرها گفته میشود، مرتضی الویری در اواسط آبان ماه ۱۳۸۹ دیداری با کروبی داشته و از وی خواسته از فعالیت در فضای سیاسی دوری کند. الویری در این دیدار با تحلیل شرایط سیاسی کشور و روند رو به افول جنبش سبز که ارزش سرمایهگذاری ندارد از کروبی خواسته با ورود به نقد دولت و انتقاد از مسائل اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم از شرایطی که در حال حاضر با آن روبهرو شده خود را نجات دهد.
الوبری اخیرا در همایشهای اصلاح طلبان بخصوص در دماوند نیز همین تاکتیک را به همراه موسوی لاری در پیش گرفته و دائما صحبت از مسائل اقتصادی را به میان آورد تا این بار ماجرای قول ۱۰۰ روزه دولت در اذهان را به فراموشی بسپرد.
منبع سوابق الویری: شخصیت نگار
انتهای پیام/ش
نظر شما