پايگاه خبري تحليلي آفتاب ري : آلترنت در گزارشی نوشت: آمریکا رتبه اول را در زندانی کردن اقلیتها دارد و بیشترین درصد اقلیتهای زندانی شده در سراسر جهان، در زندانهای آمریکا به سر میبرند.
سایت خبری «آلترنت» به قلم «لز لیوپولد» مدیر عامل مؤسسه کارگری و مؤسسه بهداشت عمومی در نیویورک، با ارائه آمار تکاندهندهای از هزینههای زندانها در دو ایالت کالیفرنیا و ویسکانسین، 6 دلیل عمده افزایش جمعیت زندانیان در آمریکا را برمی شمرد. نویسنده این مقاله پس از معرفی برخی کمپانیهای خصوصی و اتحادیههایی که از افزایش آمار زندانیان سود میبرند، راهکارهایی را برای توقف این روند ارائه می دهد.
* بودجه تخصیصی به زندانها در ایالت ویسکانسین آمریکا از بودجه دانشگاههای دولتی این ایالت سبقت گرفت
«آلیسون باتر» روزنامهنگار «میلواکی ژورنال سنتینل» در تاریخ 16 آگوست 2012 اینگونه نوشت: ایالت ویسکانسین در سال 2011 بدون سر و صدا به رکورد جدیدی در هزینهها دست پیدا کرد؛ برای اولین بار از مالیات مردم آمریکا بودجهای به امور زندانها و کانونهای اصلاح و تربیت اختصاص داده شد که از بودجه نظام دانشگاهی این ایالت بیشتر بود. «اسکات واکر» فرماندار ویسکانسین و قانونگذاران جمهوریخواه برای سالهای 2011 تا 2013 اندکی کمتر از 1/2 میلیارد دلار به دانشگاههای دولتی و 25/2 میلیارد دلار به وزارت اصلاح و تربیت بودجه اختصاص دادند. این فاصله ایجاد شده بعید است به این زودی از بین برود.
* باید دید آیا افزایش بیرویه بودجه زندانها منحصر به ایالت ویسکانسین است یا در سراسر آمریکا اتفاق میافتد
آمریکا دیوانه شده است؟ چگونه میتوان به زندانها بودجه بیشتری از تحصیلات تکمیلی اختصاص داد؛ آن هم در جهانی که روز به روز رقابت علمی در آن افزایش مییابد. آیا صرفاً همین ایالت است که در آن چند جمهوریخواه طرفدار «پائول رایان» [شریک سیاسی «میت رامنی»] بودجه دولتی را قاپیدهاند، یا موضوع به کل کشور برمیگردد؟
* کالیفرنیا هم دومین ایالت و مقر دانشگاههای آمریکاست که اکنون بودجه زندانها در آن از بودجه دانشگاهها پیشی گرفته است
برای امتحان کردن این تئوری بیایید نگاهی به کالیفرنیا بیندازیم؛ ایالتی که همراه با ویسکانسین، دو ایالتی هستند (یا بودند) که همه جهان به نظام دانشگاهی آنها حسرت میخورد. برای پاسخ به فرضیه از اطلاعاتی استفاده میکنیم که خبرگزاری «بی سیتیزن» آنها را از وزارت اقتصاد درخواست کرده بود و این اطلاعات به هیچ وجه اطلاعات خوبی نیست. «بودجه وزارت اصلاح و تربیت کالیفرنیا از 3 درصد کل بودجه در سال 1980 به 2/11 درصد در سال مالی جاری رسیده است... در همین حال، بودجه [تحصیلات تکمیلی] از 10 درصد بودجه ایالتی در سی سال گذشته تا 6/6 درصد در سال جاری کاهش یافته است. به بیان «آرنولد شوارزنگر» فرماندار وقت کالیفرنیا در سال 2010، «اختصاص 45 درصد بودجه بیشتر برای زندانها به جای دانشگاهها اصلاً راه خوبی برای ورود به آینده نیست... مردم درباره ایالتی که تمرکز بیشتری را صرف یونیفورمهای زندان میکند تا کلاه و عباهای دانشجویی، چه فکری میکنند؟»
* بودجه زندانها به زودی در همه ایالتهای آمریکا از بودجه تحصیلات تکمیلی بیشتر خواهد شد
واقعاً باید به این فکر کرد که مردم درباره کشور ما چه فکری میکنند؟ آیا این موضوع در سراسر آمریکا جریان دارد؟ بنا به گزارش سال 2011 انجمن ملی پیشرفت مردم رنگینپوست (NAACP)، هزینههای ایالتی که صرف زندانها میشود، با سرعتی 6 برابر سرعت بودجه دانشگاهها در حال افزایش است. بنابراین تعجبی نیست که هزینههای زندانها به زودی در همه ایالتها از بودجه تحصیلات تکمیلی بیشتر خواهد شد. اما دلیل این روند چیست؟
* افزایش آمار زندانیان، تاریخ تلخ دهه 1920 آمریکا را به یاد شهروندان این کشور میاندازد
1. نحوه ممنوعیت و مقابله با مواد مخدر: اولین دلیل فاحش این است که در آمریکا، یک فرد به دلیل معامله مواد مخدر به زندان میافتد اما همین فرد اگر صاحب یک فروشگاه مشروبات الکلی باشد، جزء افراد محترم در جامعه شناخته میشود. صد سال پیش که تلاش کردیم به زور شهروندان خود را از مصرف مشروبات الکلی نجات دهیم، سرنوشت شومی دامنگیرمان شد که گویی هیچ درسی از آن نگرفتهایم. حدود 50 درصد از زندانیان فدرال و 20 درصد از زندانیان ایالتی به دلیل جرائم مربوط به مواد مخدر حبس شدهاند. اما اگر تعداد زندانیانی را به این آمار اضافه کنیم که به علت جرائم دیگر (مثل دزدی) جهت به دست آوردن مواد مخدر زندانی شدهاند، آمار زندانیان مواد مخدر از این هم بیشتر خواهد شد.
* اقدام دولت در نحوه مقابله با مواد مخدر، نتیجه کاملاً معکوس دارد و قیمت این مواد و آمار جرم و جنایت را در آمریکا بالا میبرد
چرا مردم برای خرید مواد مخدر به سرقت رو میآورند؟ اولاً، اغلب مصرفکنندگان مواد مخدر فقیر هستند و فقیر نیز باقی میمانند زیرا جامعه ما نتوانسته است اشتغالزایی اقتصادی انجام دهد. به عکس، ما خود را تسلیم داروینیسم اجتماعی کردهایم و امیدواریم بخش خصوصی به طرز معجزهآسایی برای همه مردم فرصت شغلی ایجاد نماید. صرف نظر از این که بخش خصوصی بتواند و یا نتواند این کار را انجام دهد، اگر کسی بیکار است، حتماً تقصیر خودش است. دوماً، به دلیل سوبسیدهایی که به نام مقابله با مواد مخدر اعطا میشود، قیمت مواد مخدر به شدت افزایش یافته است. هر دلاری که خرج مقابله با مواد مخدر میشود، قیمت این مواد و آمار جرائم مربوط به استعمال آنها را به شدت بالا میبرد.
2. قانونمدارهای متحجر: سیاستمدارها هرچه سختگیرانهتر درباره جرائم صحبت کنند، راحتتر انتخاب میشوند. قوانین محکومیت قضایی، نظیر حکمهای بسیار شدید در صورت سه بار تکرار جرم، موجب افزایش روز افزون آمار زندانیان میشود. قربانیان نیز اغلب شامل سیاهپوستان و اسپانیاییها هستند زیرا برخورد شدید با جرائم، عمدتاً نام دیگری برای حفاظت از سفیدپوستان در مقابل رنگینپوستانی است که خطرناک هستند. البته آمار مهاجران زندانی در آمریکا، از رنگینپوستان نیز بیشتر است.
به نظر میرسد این گردنکلفتهای سیاسی (که البته ادعا میکنند از دولت بزرگ متنفر هستند) دوست دارند سیستم قضایی کشور بیشتر و بیشتر وارد زندگی خصوصی شهروندان آمریکایی شود.
* آمریکا در به زندان انداختن اقلیتها مقام اول را در جهان دارد
3. نژادپرستی: آمریکا مقام اول را در زندانی کردن اقلیتها دارد؛ بیشترین درصد اقلیتهای زندانی شده در سراسر جهان. 75 درصد از جوانان سیاهپوست در واشنگتن دستکم یک بار به زندان میافتند. «میشل آلکساندر» در کتابی موسوم به «جیم کرو جدید: حبس دستهجمعی در دوره کوررنگی» مینویسد: «اکنون در شهرهای بزرگ کشور، 80 درصد از جوانان آفریقایی-آمریکایی (سیاهپوست) دارای سوء سابقه هستند.»
* زنجیرهای که با مقابله شدیدتر با مواد مخدر شروع میشود، به سود بیشتر برای کمپانیهای خصوصی و اتحادیه زندانبانها ختم میگردد
محکومیت به زندان، به برنامه اشتغالزایی ما برای جوانان سیاهپوست و اسپانیایی تبدیل شده است؛ به جای آن که برنامههای جامعی تدوین کنیم تا آموزش واقعی و شغلهای درآمدزا در اختیار آنها قرار دهیم، آنها را به زندان میاندازیم. این کار، گردابی کشنده از خشونت را به ویژه در مرزهای کشور ایجاد میکند؛ این نوع مبارزه با مواد مخدر، قیمت مواد مخدر را افزایش میدهد و در نتیجه تجارت آنها را پرسودتر میکند. این نیز باعث شدت گرفتن خشونت بین تاجران مواد مخدر هم در آمریکا و هم در مکزیک میشود؛ مبارزه بر سر کنترل این بازار پرفایده با اسلحههایی صورت میگیرد که قوانین ملایم ما اجازه فروش آسان آنها را میدهند. بنابراین مردم سختگیری بیشتر درباره سیاستهای شکستخورده برخورد با مهاجران را مطالبه میکنند که نهایتاً منجر به دستگیری افراد بیشتری میشود که به جرمهای کوچک دستگیر و یا به تبعید به کشور خود محکوم میشوند.
* دستهای بزرگتر پشت زندانی کردن مردم؛ برخی سازمانهای خصوصی و اتحادیهها از محکومیت مردم سود میبرند
4. تجارت زندان-صنعتی: فشار برای ساخت زندانهای بیشتر از اتحاد نامشروع قانونمدارهای متحجر، سازمانهای خصوصی مسئول ساخت، تدارکات و مدیریت زندان، و اتحادیههای زندانبانها نشأت میگیرد که میخواهند اعضای خود را حفظ کنند و افزایش دهند. وقتی از محکومیتهای شدیدتر، مبارزه گستردهتر و بودجههای ایالتی بیشتر برای زندانها حمایت میکنند، دقیقاً میدانند چه میکنند. اگرچه من خودم از اعضای وفادار به نظام اتحادیهها هستم و معتقدم همه کارگران از جمله زندانبانها باید حقوق، مزایا و شرایط کاری مناسب داشته باشند اما با هر اتحادیهای که با اتکا به زندانی کردن مردم قصد گسترش خود را داشته باشد، مخالفم.
* هزینه زندانها به طور غیر مستقیم از جیب دانشجویان و خانوادههایشان پرداخت میشود تا سود آن را شخص دیگری ببرد
5. هزینههای زندانها را دانشجویان و خانوادههایشان پرداخت میکنند: حقیقت تلخ زندگی ما این است که سیاستمداران میتوانند هزینههای اضافی تحصیلات تکمیلی را از طریق افزایش شهریه و حقوق اساتید دانشگاه بر دانشجویان تحمیل کنند اما نمیتوانند هزینههای زندان را از زندانیان بگیرند. برای جبران این هزینهها، بودجههای ایالتی بیشتر و بیشتر به حساب زندانها واریز میشود و بودجه تحصیلات تکمیلی کاهش مییابد؛ هر قدر بودجههای دولتی برای تحصیلات تکمیلی کاهش مییابد، شما مجبور میشوید شهریه بیشتری پرداخت کنید.
* والاستریت به تنهایی توانست اقتصاد آمریکا را با خاک یکسان کند
6. بحران والاستریت: والاستریت با هدر دادن بودجههای دولتی، به روند وحشتناک سه دهه اخیر اقتصاد آمریکا دامن میزند. بعد از آن که بانکها اقتصاد آمریکا را با خاک یکسان کردند، در عرض چند ماه، بیش از 8 میلیون نفر شغل خود را از دست دادند. (لطفاً دچار آلزایمر اقتصادی نشوید و به یاد داشته باشید که والاستریت به تنهایی اقتصاد آمریکا را نابود کرد و تقصیر دولت بزرگ، خریداران فقیر مسکن، مقررات و مهاجرین نبود.)
* بیکاری و افزایش هزینهها از یک سو و کاهش درآمدهای مالیاتی از سوی دیگر، موجب شده تا دولت آمریکا هزینه را بر دوش دانشجویان بگذارد
افزایش شدید نرخ بیکاری موجب شد تا هزینههای دولتی مرتبط با این مسئله و بیمههای بیکاری افزایش پیدا کند. میزان بیکاری و کاهش مشاغل در بحران اقتصادی نیز موجب شد تا درآمدهای مالیاتی دولت به شدت کاهش یابد. در نتیجه، فشار بر دولت برای کاهش هزینهها افزایش پیدا کرد و یکی از سادهترین مسیرهای دررو، تحصیلات تکمیلی بود؛ زیرا دولت میتوانست به جای کل مالیاتدهندگان، هزینهها را فقط بر دانشجویان و خانوادههایشان تحمیل کند؛ این یعنی افزایش پیامدهای طمعورزی اهالی والاستریت.
اما چه کار میتوان کرد؟ راهحلها بسیار واضح هستند:
1. زندانیان کوچک مرتبط با مواد مخدر را آزاد کنید. این یعنی انهدام تمام دستگاههای مبارزه با مواد مخدر، از مأموران فدرال گرفته تا دیگران.
2. محکومیت افراد به زندان اجباری را متوقف کنید.
3. برای همه مهاجرین غیر قانونی بخشودگی قائل شوید و سیاست عاقلانه و ایمنی در زمینه مهاجرت تدوین نمایید.
4. مالیات تخمینی از والاستریت دریافت و با این بودجه، تحصیلات تکمیلی را در تمام مؤسسات دولتی دو و چهار ساله رایگان کنید.
5. از طریق برنامه مشاغل سبز برای همه مردم فرصت شغلی ایجاد و هزینه این برنامه را از افزایش مالیات یک درصد بالای جامعه تأمین کنید.
نظر شما