این کلام را بسیار شنیدهایم، اصناف و کاسبان امروزه این کلام را بسیار شنیدهاند، کسی که به فرمان خداوند برای کسب روزی حلال تلاش میکند وبرای به دست آوردن رزق پاک از مسیر سالم تلاش میکند، دوست خداست، این دوستی آن قدر ارزشمند است که گفته میشود کسی که برای معاش اهل و عیالش تلاش میکند مانند مجاهد در راه خداست و کارش عزیز و حاصل کارش هم عزت آفرین است. منتهی کاسب باید عارف شودو به کمال برسد تا راه و روش مومنانه زندگی کردن را در پیش گیرد و برسد به تماری میثم از خرما فروشی و امثال رجبعلی های خیاط شود. اگر کتاب اولیاءا… را باز بخوانیم، سهم کاسبها، نه تنها کم نخواهد بود که فراوانند از میان کسبه که به مقام اولیاءا… رسیده و چراغ راه دیگران هم شدهاند. حتی خواندهایم و شنیدهایم که امام زمان (عج) هم به آنان عنایت ویژه دارد. اینان کسانی اند که خود به خویش توجه ویژه داشتهاند، مراقب رفتار و کردار خویش بودهاند. آنان اگر کاسب و فروشنده بودند، بهترین خدمات را، اگر تولید کننده بودند، بهترین تولید را، اگر صنعتگر بودند بهترین سازهها را، اگر کارگر بودند بهترین کار را ارائه میکردند. آن گونه که میشد از محصولی که عرضه میکنند به صداقت رفتاری شان پی برد و باور داشت که آنان خدا را همیشه حاضر و ناظر میدانستند و چون خدا را قبول داشتند و میدانستند حضرت حق، هیچ کار غیر حقی را قبول ندارد، همه کارها را بر اساس معیار حق انجام میدادند. کاسبی که حبیب خداست ، بزرگ مرد است. نه تنها سودش را به قیمت خون مردم نمیخواهد که گاه از حق خود هم برای یاری مردم چشم میپوشد، از مال خود هم دست میشوید. برای کاسب حبیب خدا، «سود» را باد نمیآورد از آسمان هم زر نمیبارد، بلکه خوب میداند، در ریال به ریالی که به دست میآورد حتی اگر از راه حلال باشد در راه حلال هم مصرف شود حساب رسی دقیق خواهد بود از سوی خداوندی که «فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره» را در کنار «فمن یعمل مثقال ذرة شرا یره» دقیق مثل دو کفه ترازو در نظر دارد. کاسب حبیب خدا چشم از خدا بر نمیدارد. از قدمیها بگویم؛ آن روزها نسیه نمرده بود و نانوا و نان حرمت داشت. حاجیهای بازار اعتباری داشتند و احترامی که از دستگیری و بندهنوازی به دست میآمد. اما امروز چه؟ آیا دیروز هیچ دزدی و خلافکاری نبود؟ آیا دیروز به همین سفیدی بود که خاطرهاش مانده است؟ آیا امروز سیاهتر از دیروز است؟ آیا امروز کاسب شریک خدا نیست؟ صنعت و علم و فناوری، امروز جای اخلاق حرفهای و صنفی را تنگ کرده است؟ بانک و بورس و تجارت مجازی و ساختمانهای کذایی و دفتر و پاساژ و مجتمعهای رنگارنگ، مجال خدایی بودن را از ما گرفته است؟
روز اصناف بهانه ای شد برای نگارش این سطور تا شاید رانت و رانت خواری ، احتکار ، ربا و … را بتوان از جامعه اسلامی ایزوله کرد و قیاس متن قدیم با جدید را به شما خواننده گرامی سپرد.
منبع : افتدار ملارد
انتهای پیام -ش
نظر شما