
درست است که ما در کشور در درجهی اول مسئله اقتصاد را داریم و خود مشکلات اقتصادی هم [به عنوان] یکی از آن عوامل ریشهای این مفاسد، مورد توجه ما است، لکن مسئلهی مفاسد اجتماعی با شرحی که در جلسهی قبل داده شد، یکی از بیماریهایی است که هر روزی که بر آن بگذرد و علاج نشود، عمق بیشتری پیدا میکند و علاجش دشوارتر خواهد شد.
به گزارش تهران نیوز، روایت های متفاوتی سالیانه از مرگ و میر انسان با مبتلا شدن به سرطان های متفاوت عنوان شده و هر روز در این خصوص بسیاری از متخصصان به دنبال این موضوع هستند که راه های جلوگیری از مبتلا شدن و کاهش این موارد در سرتاسر جهان را پیدا کرده و هر آن مقدار که میتوانند آسیب هایی که به این خاطر به جامعه وارد شده و مردم را با مشکلاتی روبرو میکند را به حداقل برسانند و در ادامه اینکه متخصصان معتقندند که سرطان قابل درمان است و می توان از آن رهایی یافت، زیرا بیش از ۴۰درصد موارد سرطان قابل پیشگیری هستند و یک سوم از بیماران در صورت تشخیص بموقع قابل درمان قطعی هستند در سایر بیماران، انجام درمان های حمایتی به بهبود کیفیت زندگی بیماران کمک اساسی می کند و هر گونه اقدام در این خصوص همیشه پاسخگو بوده است.
آسیب های اجتماعی نیز مانند این گونه آسیب ها است چرا که هر کدام به نوعی دلایلی دارند و برای رفع آنها می توان از دانش و فنون بهره برد تا کاهش این آسیب ها را شاهد باشیم و اگر قدمی در راه کاهش این آسیب ها برداشته شود تاثیر گذاری بلند مدت را در پی خواهد داشت و گاها به قدری موثر است که می تواند مسیر زندگی و یک جامعه را به سمت و سوی دیگری سوق دهد.
عدم حرکت در مسیر توجه به آسیب های اجتماعی موجب میشود که بنیان جامعه با مشکلاتی روبرو شود که هزینه های بسیار بالایی را در پی خواهد داشت البته همیشه این هزینه ها مالی نخواهد بود بلکه در بسیاری از موارد آسیب های اجتماعی به زیرساخت های فرهنگی یک کشور ضربه میزند و این ضربات اگر توجه و پیشگیری نشود به مرور زمان مهلک شده و موجب تزلزل آن جامعه و در ادامه فروپاشی فرهنگی را در پی خواهد داشت که دیگر حتی هزینه های مالی بسیار بالا نیز نمیتواند جلوی این از هم گسیختگی فرهنگی را بگیرد در این خصوص باید اضافه کنیم که «رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای (مدظله) عنوان فرموده اند: درست است که ما در کشور در درجهی اول مسئله اقتصاد را داریم و خود مشکلات اقتصادی هم [به عنوان] یکی از آن عوامل ریشهای این مفاسد، مورد توجه ما است، لکن مسئلهی مفاسد اجتماعی با شرحی که در جلسهی قبل داده شد، یکی از بیماریهایی است که هر روزی که بر آن بگذرد و علاج نشود، عمق بیشتری پیدا میکند و علاجش دشوارتر خواهد شد. لذا مسئله فوقالعاده مهم است .ایشان این سخنان گهر بار را در تاریخ ۱۱/۰۲/۱۳۹۵ عنوان کرده اند و اینها همه نشان از آن دارد در کنار نام نهادن سال با عنوان اقتصاد مقاومتی ،اقدام و عمل ایشان دغدغه ای جدی را در کشور برای توجه به بحث های آسیب های اجتماعی خواستار هستند و لزوم آن را در همین ماه های اول سال ۹۵ نیز عنوان کرده اند.
اگر بخواهیم جامعه ای آرمانی را داشته باشیم باید به تمام جوانب آن جامعه توجه داشته باشیم نه اینکه گوشه ای را با جدیت پیگیر باشیم و گوشه ای دیگر را به حال خود رها کنیم و اگر به موارد متلف در یک جامعه توجه ویژه ای شود آن جامعه مانند فرزندی که به درستی از همه نیاز ها بهره مند شده است رشد و نمو پیدا کرده و به آن جامعه آرمانی و مدینه فاضله نزدیک خواهد شد و این موضوع را نیز رهبر معظم انقلاب در کلامی دیگر فرموده اند :شاید از نگاه جامعهشناسانه، وجود آسیبهای اجتماعی در هر اجتماع بشری امری طبیعی باشد، اما در شأن کشوری که آرمان ساخت تمدن نوین اسلامی دارد، به هر میزان، ولو اندک هم شایسته نیست. بنابراین گرچه در خصوص مقابله با آسیبهای اجتماعی کارهایی شده است اما یقینا کافی نیست. برای حل آن، باید کار شبانهروزی کرد. «توقعات بیشتر از اینها است... اهمیت کار را، بزرگی مسئولیت را، خطرات ناشی از آن را آدم توجه بکند، آن وقت میفهمد که چه قدر باید در این زمینه تلاش کرد و شب و روز نشناخت. ۱۱/۰۲/۱۳۹۵
در ادامه این موضوع باید بیان کرد که گاها مدیرانی که در جایگاه اقدامات فرهنگی قرار میگیرند کم حوصله و کم طاقت میشوند و به دنبال این هستند که در کمترین زمان ممکن به نتایجی که دنبال آن هستند برسند اما این موضوع در کار فرهنگی مقداری با اشکال روبرو است چرا که کار با فرهنگ مانند تربیت فرزندی است که طی مدت طولانی به یک جایگاه ، مقام و منزلتی میرسد و اگر در جامعه ای که به آرمان های بلند و رفیع فکر میکند مسئولانش بخواهند به دنبال این باشند که در زمان کوتاه نتایجی را دریافت کنند که سال ها لازم است برای ان تلاش کرد این یک معضل و اندیشه ای تخریب پذیر است و در این خصوص نیز رهبر معظم انقلاب فرموده اند: یک اشکالی که در کارهای بلند مدت هست و آن اینکه غالباً مجریان علاقهای به کارهایی که تأثیراتش بلند مدت است ندارند؛ طبیعت انسان است... چون مردم این آسیبها را در زندگی لمس میکنند... وقتی میبینید یک دولتی است که دنبال علاج این آسیبها است، نفس این تلاش مردم را خرسند میکند، راضی میکند، امیدوار میکند.۱۱/۰۲/۱۳۹۵
از فهوای این کلام گهر بار این را میتوان دریافت کرد که اگر دولت در کنار دیگر امور خود که باید به درستی انجام دهد در مسیر علاج و کاهش آسیب های اجتماعی قدم بردارد خورسندی و شادمانی مردم را در پی خواهد داشت و این خرسندی اتفاقاتی ارزنده را در ادامه خواهد داشت که مهمترین آن همراهی مردم با دولت است و این همراهی وقتی در کمال خود قرار میگیرد که برنامه ها به صورت منسجم و مداوم و در مسیر صحیح باشد و این موضوع آن جامعه را در مسیر اصلی یک جامعه ارمانی از هر لحاظ قرار میدهد و آینده آن جامعه را میتوان در خصوص کاهش آسیب های اجتماعی و به مرز صفر درصد رسیدن در اینده ای نچندان دور شاهد بود اما همه اینها زمانی رخ میدهد که مسیر صحیح و درستی انتخاب شود .
کار فرهنگی این نیست که برای رفع تکلیف تنها کاری را که سازمانی است انجام داده و تنها به گزارشی اکتفا کنند و این مورد را میتوان در بسیاری از مرتبطین با فرهنگ شاهد بود اما اگر این موارد به صرف رسیده و به جای رفع تکلیف کار فرهنگی انجام شود تاثیر بسزایی را خواهد داشت و نمیگذارد در کنار هزینه هایی که بیهوده مصرف میشود زمانی که امروز بسیار ارزشمند است به راحتی از دست برود و در ادامه لازم است به این سخن گهر بار رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای توجهتان را معطوف داریم،ایشان در کلامی گهر بار میفرمایند: انتظارم از مجموعهی حاضر کارهای فوق العاده است؛ یک کارهایی هست که کارهای طبیعی دستگاه شما است و باید انجام بدهید، لابد هم انجام میدهید، بعد از این هم-این جلسه و امثال این جلسه باشد یا نباشد-انجام میدهید؛ این چیزی نیست که ما را قانع کند؛... یک کار فوق عادت انجام بگیرد، یک تلاش مضاعف انجام بگیرد.۱۱/۰۲/۱۳۹۵
به وضوح میتوان با توجه به این کلام گهر بار رهبر معظم انقلاب شاهد این بود که دغدغه ایشان این است که دستگاه ها و نهاد های مرتبط با کار فرهنگی از عادت ها و کارهای سازمانی خروج کرده و تنها به ابلاغیات خود نگاه نکنند و پا را فراتر گذاشته و کاری غیر عادت انجام دهند بدین معنا که تلاشی که در خصوص کارهای انجام شده دارند را هدفمند تر وبا گستردگی بیشتر و همچنین با تلاشی مضاعف تر همراه باشد و برنامه های فرهنگی و مربوط به فضای فرهنگ را با تنوع و تکثر بیشتری انجام دهند تا تاثیرات بیشتری را در این مسیر شاهد باشیم و دغدغه کار فرهنگی و بهبود زیرساخت های اجتماعی از مهمترین برنامه های هر دستگاه اجرایی و فرهنگی و حتی خدماتی باشد.ایشان در این خصوص نیز فرموده اند: همهی دستگاهها باید نقش آفرینی کنند؛ هم دستگاههای دولتی-منظورم قوهی مجریه است-هم دستگاههای غیر قوهی مجریه مثل مجلس، مثل قوهی قضائیه، مثل نهادهای انقلابی. همه باید نقش آفرینی کنند، باید نقش خودشان را، سهم خودشان را مشخصاً پیدا کنند، بفهمند چه هست، و آن سهم را به بهترین وجهی، با شتاب متناسب انجام بدهند.
در ادامه اینکه نقشی که در جامعه امروز میتوان برای دستگاه های تبلیغی قائل بود بسیار بالا رفته است البته باید در این خصوص نظارت های بسیار بالایی باشد و توجه ویژه ای نیز به مسیر اصلی برنامه های فرهنگی معطوف شود چرا که اگر در این میان خللی ایجاد شود میتواند تمام صرف هزینه انسانی ،مالی و زمان را به انحراف ببرد و به جای بهبود موجب شود که خللی ایجاد شود که با هزینه های بیش از بهبود ان هم نتوان آن مورد را به مسیر اصلی خود بازگردادند و بهتر است که همه دستگاه های در این رابطه اقدامات مقتضی را به صورت مناس تری پیگیر باشند و به نتیجه برسانند در همین رابطه صدا سیما نیز میتواند نقش بسیارهدفمند و تاثیر گذاری را داشته باشد چرا که انی جعبه جادویی نقش بسیار تاثیر گذاری را امروزه در خانواده ها دارد و زمانی که مرد برای بهره بردن از برنامه های صدا و سیما استفاده میکند از مقدار بالایی برخوردار است و اگر این مهم توجه فزاینده تری را داشته باشد میتواند تاثیرات بسزایی را داشته باشد.
رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای (مدظله) می فرمایند: نقش دستگاههای تبلیغاتی نیز در این کار اهمیت زیادی دارد اما بعضاً تاکنون نقشآفرینی مؤثری نداشتهاند «عدم توجیه فرض کنید سازمان تبلیغات یا دفتر تبلیغات نسبت به این قضیه موجب میشود که در این زمینه کار نکنند. خب ما این همه امکانات داریم... باید دنبال کنند.... مجموعهی صداوسیما باید مطلع بشوند از آنچه که واقعیت کار است تا بتوانند برنامهریزی کنند، صداوسیما خیلی میتواند نقش ایفا کند».۱۱/۰۲/۱۳۹۵
این سخن نیز باید در ادامه بیان شود که تاکید رهبر معظم انقلاب بر این است که هم افزایی در خصوص کارهای فرهنگی بین دستگاه های اجرایی میتواند نقش بهتری را در مسیر ایجاد تحول فرهنگی داشته باشد و اگر هر نهاد و سازمانی برای خود و در مسیری که دلش میخواهد حرکت کند و موازی کاری صورت بگیرد معظل نه تنها رفع نمیشود بلکه با ابعاد بیشتری در خصوص اشکلاتای که هست روبرو خواهد شد و این برای یک جامعه ای که به دنبال ایجاد جامعه اسلامی آرمانی است بسیار خطرناک است و در ادامه تاثیرات بسیار نامتعارفی را خواهد داشت .
اینک این را باید بیان کنیم که تاثیراتی که صدا و سیما در بحث کاهش اسیب های اجتماعی دارند بسیار موثر است و مانند یک مسکن نیست بلکه میتواند مانند یک دارو مکمل و شفا بخش عمل کنداین را تنها در صورتی میتوان شاهد بود که بهترین هماهنگی ها و همراهی ها بین تمام دستگاه های اجرایی و نظارتی و خدماتی وجود داشته باشد چرا که همه ما وظیفه داریم تا در مسیر بهبود وضعیت اجتماعی کشورمان تلاش کرده و حرکت کنیم همانطور که وقتی مشکلاتی مانند تصادفات جاده ای و بیماری هایی مانند سرطان کشته هایی از ما میگیرد و ما تلاش میکنیم که در جهت کاهش این اسیب های قدم برداریم اگر در حوزه فرهنگ نیز قدم برداشته شود میتوان کشته هایی که در این حوزه هجمه های فرهنگی از ما میگیرد را به کمترین حد برسانیم چرا که میتوان گفت: امروز جبهه ما جبهه جنگ نرم است و کار فرهنگی ایستادگی در مقابل جنگ نرم و سلاح هایی است که انها دشمنان در این جنگ از آن بهره میبرد و اگر خود را به بهترین سلاح های فرهنگی تجهیز نکینم با آسیب های جدی روبرو خواهیم شد و باید در این راه مقوامت و ایثار کرده و جهاد کرد>در این رابطه نیز رهبر معظم انقلاب میفرمایند: اما در مقابل این عملیات جهادی و مقاومسازی اجتماعی، نباید از عوامل مزاحم و ضد عملیات هم غفلت شود؛ مثلاً «وقتی که ما در جشنواره فجرمان فیلمهایی نشان داده میشود که اصلاً سوق میدهد مردم را به سمت این مفاسد اجتماعی، در واقع فرهنگسازی ضد این جهت را داریم انجام میدهیم؛ باید مراقبت بشود، باید به اینها توجه بشود.۱۱/۰۲/۱۳۹۵
در پایان این را نیز نباید از یاد برد که لازم است همه وارد عمل شده و با تبعیت از یک مسیر صحیح در خصوص بهبود حرکت کنند و مانند همیشه که مردم در تمام صحنه های تاثیر گذار کشور مانند انتخابات و ... حضور دارند این بار نیز خود در کنار مجموعه های فرهنگی و مرتبط با ان ایستاده و همراهی کنند تا بهترین نتایج به دست بیاید که در این مورد نیز رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای (مدظله) در جملاتی گهر بار و مبین فرموده اند: آنچه که هم برای مسئولان، و هم برای مردم -بهویژه جوانان مؤمن و انقلابی- وظیفه ایجاد میکند، به میدان آوردن ظرفیتها و نیروهای مردمی است نیروهای مردمی خیلی میتوانند کمک کنند و کمک هم میکنند، منتها برنامه میخواهد که چهجوری از نیروهای مردمی استفاده کنیم. جذب دلهای مردم و جذب کمکهای مردم-چه کمکهای مالیشان چه کمکهای فکری و بازوییشان-خیلی هنر میخواهد و این برنامهریزی لازم دارد. ۱۱/۰۲/۱۳۹۵ و در این کار پر اهمیتی که برای آن نباید شب روز و شناخت، نیز دست معجزهگر مردم که عنایت الهی را بهدنبال دارد، راهگشا خواهد بود؛ این را تجربهی انقلاب اسلامی ثابت کرده است؛ مهم این است که نیروی حزباللهی این عرصه را نیز سنگری برای انقلابیگری و جهاد خود بداند جهاد فقط شمشیر گرفتن و جنگ کردن در میدان قتال نیست؛ جهاد شامل جهاد فکری، جهاد عملی، جهاد تبیینی و تبلیغی، و جهاد مالی است.۲۹/۰۲/۱۳۹۵
انتهای متن/ش
نظر شما