به گزارش
سرویس اجتماعی آفتاب ری، به نقل از
اقتدارملارد؛ همیشه هستند افرادی که کلامشان نه برای مردم بلکه در راستای ضد مردم با تزویر حمایت از حق مردم است. افرادی که راه رشد و دیده شدن را در کلام منفی و عیب جویی در کارها میبینند. افرادی که نه برای مردم بلکه برای دیده شدن قلم میزنند و خاسته و یا ناخواسته جز تخریب فضای فکری جامعه و سیاه نمایی ثمره ای برای مردم ندارند. قلم به دستانی که بیشتر کلامشان تضعیف جامعه و شادی دشمنان مردم است. البته به این موضوع افتخار هم میکنند. منافع خوب باشد حرف مردم برایشان باد هوا میشود!
در هفته نامه حزب الله (ویژه نامه غرب استان تهران ) منتشر شده در چهارشنبه سوم دیماه ۱۳۹۳ مقاله ای درج شده که توهین های همراه مطالب آن اجازه نداد به عنوان یک رسانه ای ، تحلیلش اطلاع رسانی نشود.
در این مقاله که با عنوان ((ارمغانهای خاکستری بوستانهای سبز ملارد!)) منتشر شده نویسنده با قلم بی انصافی افراط در ساختن فضای سبز را دلیلی برای دفاع از حقوق زنان! به وسیله حمله به دستگاههای مدیریت شهری، فرماندهی انتظامی و حتی دولت قرار داده است.
در این مقاله آمده است که تأمین حداقلهای امنیت فضای سبزها از عهده و توان فرماندهی انتظامی ملارد خارج است. این در حالی است که آنچه مشاهده میشود خلاف این است. شاید ضعفهایی وجود داشته باشد اما این دلیل بر چشم بستن به روی اشراف و توانمندی نیروهای انتظامی شهرستان نمیشود. اشراف و اقتداری که موجب شد سارق طلافروشی سرآسیاب ملارد در کمتر از چند دقیقه و در محل سرقت بازداشت شود. در این خصوص سرهنگ همتی فرماندهی انتظامی شهرستان ملارد در گفت و گو با خبرنگار اقتدار ملارد این موضوع را رد و از کاهش ۵۰ درصدی جرائم در شهرستان ملارد خبر داد.
در بحث امنیت در این مقاله اشاره ای به ارتش صدها نفرِ شده است که اولین بار خواننده را به یاد ارتش بیست میلیونی بسیج میاندازد چرا که بسیج در طرح امر به معروف و نهی از منکر وظیفه آگاه سازی را بر عهده دارد. البته و حتماً منظور نویسنده این نبوده و اشاره به حضور ارتش با توپ و تانک در فضای سبز دارد!
در پاراگراف سوم نوبت توهین به دولت منتخب شده توسط مردم میرسد. در این قسمت از متن جمله ای استفاده شده است که ایهام دارد. دولت به اصلاح مردمی! این جمله دو معنی در پی دارد. یک قبول نداشتن انتخاب دولت دهم از سوی مردم و قبول داشتن توهم فتنه گران انتخابات ۸۸ و یا اینکه دولت دهم به مردم توجه ای نداشته است. اگر کمی به عقب برگردیم می بینیم که دولت دهم از دولت سازندگی و اصلاحات خیلی بیشتر از ارقام و آمار مردمی بوده است. پس چرا نویسنده با کنایه قصد استفاده از جملات مسموم را دارد بسیار روشن است.

در ادامه مقاله از تقابل بانوان با توهینها و حقارتهای جامعه به اصلاح متمدن سخن به میان میآید. پس از توهین به مردم نوبت توهین به جامعه و تمدن این کیان هزاران ساله میرسد. نویسنده بانوان را در تقابل با جامعه ای قرار میدهد که وی را حقیر دانسته و حرمت او را حفظ نمیکند. حال جامعه ای دینی که امنیت بانوان از لحظه خروج از منزل تا برگشت به منزل در نظر گرفته آیا مستحق این توهینهاست؟ دعوت به حفظ کامل حجاب، جداسازی محل حضور بانوان در وسایل نقلیه برای حفظ آرامش و امنیت فکری، جدا سازی محل حضور بانوان در مراکز عمومی، رعایت کامل ادب مردم در رؤیایی بانوان و… اینها به غیر از ایجاد ارزش و آرامش برای بانوان است؟ حال اگر خانمی بدون رعایت و اصول اجتماعی چون پوشش و بدون همراه، که از اصول سنتی جامعه ایرانی میباشد و در ساعات شب از وسط فضای سبزی که برای بانوان خصوصی نشده عبور کند و بر فرض مثال کسی به او توهینی کند آیا مقصر مردم هستند؟ آیا این موضوع دلیلی میشود بر توهین به جامعه اسلامی و تمدن بالای ایران؟ آیا این دلیلی است که ترس جایگزین آرامش در فکر بانوان شود؟ آیا این دلیل میشود جامعه را تا به این حد سیاه نشان داد؟

اگرچه نویسنده از سیاه نما خوانده شدن از طرف مردم ترسی ندارد. البته قابل قبول هم هست. کسی که کلام توهین به مردم، جامعه، دولت و نمایندگان مردم داشته باشد، حرفهای مردم برایش ارزشی ندارد.
نویسنده در ادامه برای فرار از بار توهینها و ارزش دهی به متن بی محتوای خود به نام ائمه و حوادث جانسوز شیعی اشاره دارد. اما این هم باز توهین به شعور مخاطب است که با استفاده از مقدسات دینی راه تفکر بر توهینها و نیت نویسنده بسته شود.
ودر آخر ، مردم از هر رسانه، قلم و کلامی، نسبت به جامعه و مسئولین خود آگاه تر هستند. بصیرت و آگاهی جزوی از مردم ایران اسلامی است.
موضوع پارکها و فضاهای سبز شهرستان ملارد به دور از انتقاد نیست که در آینده نزدیک منصفانه تر و روشنگرانه تر آن را به معرض انتقاد خواهیم گذاشت.
**میثم شفیعی
انتهای پیام/م
نظر شما