این اسناد در دسامبر 1978(پاییز 1357) بخشی از تلاشهای مشترک آمریکا و رژیم شاه را برای حذف امام و انقلابیون (افراطیون!) از صحنه و انتقال رهبری مردم از امام به جریانهای میانهرو و سازشکار (اعم از ملیگرا، لیبرال مذهبی و غیرمذهبی، روحانیون سازشکار و حتی چپها) جهت حفظ رژیم شاه و منافع آمریکا را افشاء میکند.
پساز آنکه بهویژه راهپیمایی عاشورای 57، اقتدار انقلاب اسلامی و پایگاه عظیم و بینظیر امام خمینی و ولایتفقیه را تثبیت میکند. این اسناد، دستپاچگی و سردرگمی آمریکا، شاه و سیاسیون چپ و راست را در تحلیل صحیح برنامه امام و مردم و بهویژه جوانان انقلابی (افراطی) را بهخوبی نشان میدهد.
جالب است که همان سیاست، امروز نیز همچنان در جهت حذف ولایتفقیه و انقلابیون صادق (افراطی!) و بالا کشیدن جریانهای بهاصطلاح میانهرو و شخصیتهای اهل تعامل و سپس معامله با آنان در قالبهای جدید ادامه دارد.
اسناد لانه نشان میدهد که از عاشورای 57 تا عاشورای 93، خط ثابت آمریکا، تبدیل انقلابیون به سازشکاران، نفوذ میان خواص،"عاقل و میانهرو" نامیدن "لیبرالیستها" و "افراطی" خواندن اهلِ مقاومت، تلاش برای کنار زدن "رهبری"، مأیوس یا پشیمان ساختن مردم از مبارزه، وعدههای توخالی دادن و قاشق خالی به دهانِ مذاکرهکنندگان فروبردن و مشت چُدَنی در دستکش مخملی و ... است. خواندن اسناد لانه جاسوسی، مایه عبرت دوستان و افشاء دشمنان است.
نظر شما