خبرگزاری فارس: مسئله سوریه به معیار سیاست خارجی آنکارا تبدیل شده و رویکرد خصمانه این کشور نسبت به دمشق تمامیت ارضی ترکیه را به خطر انداخته و ضربه بزرگی به اعتبار سیاست «مشکلات در حد صفر با همسایگان» این کشور محسوب میشود.
به گزارش فارس، اندیشکده «آسپینا» در مطلبی با عنوان «بازدارندگی و دیپلماسی: ترکیه و بحران سوریه» به قلم «فرانچسکو اف. میلان» مینویسد: دولت ترکیه پس از تبادل آتش خمپاره در مرز ترکیه و سوریه در حال بررسی احتمال ادامه حملات تلافیجویانه غیرمستقیم و اعزام نیروهایش به سوریه در صورتی است که حضور آنها در مرز سوریه و ترکیه نتواند بازدارندگی کافی را داشته باشد. دور ماندن از رویارویی تمامعیار با ارتش سوریه به نفع ترکیه است زیرا خطرات چنین درگیری میتواند به اعتبار دولت و نهادهای نظامی آن خدشه وارد کند. این مسئله درست است زیرا خصوصا پس از حمله اوایل اکتبر که منجر به کشته شدن پنج تن در شهر مرزی «آکاکاله» شد، اقدام خصمانه عمدی جدید علیه غیرنظامیان ترکیه میتواند منجر به عملیات این کشور در مناطق مرزی سوریه شود.
دولت ترکیه تاکنون اقدامات متعددی را برای کاهش خطرات ناشی از حملات بیشتر نیروهای دولتی سوریه انجام داده است که از جمله آنها میتوان به جابجایی دو گردان مکانیزه در مرز سوریه تا بررسی گسترده علنی آمادگی نیروهایش توسط ستاد کل ارتش و فرمانده نیروهای زمینی اشاره کرد. رای اخیر پارلمان ترکیه که به دولت این کشور مجوز عملیات نظامی مرزی علیه سوریه میدهد را نیز باید به عنوان بخشی از تلاش گستردهتر برای بازدارندگی علیه سوریه و نه تصمیمی مرتبط با تمایل ترکیه برای دخالت نظامی در این کشور در نظر گرفت.
* ترکیه در حال جنگی نیابتی علیه سوریه است
در حالی که بازدارندگی به روشنی یک اولویت راهبردی است، اما از سوی دیگر باید تاکید شود که ترکیه در حال حاضر در حال جنگی نیابتی علیه حکومت اسد و به طرق مختلف با حمایت از ارتش آزاد سوریه، یکی از گروههای مسلح است که اعضای آن را جداشدگان از ارتش سوریه و داوطلبان غیرنظامی تشکیل میدهند. اینکه آیا ترکیه در حال حاضر و یا قبلا به همراه قطر و عربستان سعودی در حال ارائه تسلیحات و آموزش به ارتش آزاد سوریه بوده هنوز نکتهای قابل بحث است اما باور این مسئله که ارتش آزاد سوریه تنها از تسلیحات مصادره شده از نیروهای طرفدار اسد به اقداماتش ادامه میدهد و ترکیه هیچ تجهیزاتی به آنها ارائه نمیکند، سخت است زیرا ارتش آزاد سوریه همیشه به ترکیه به عنوان محلی امن مینگریسته است. موضع ترکیه در قبال ارتش آزاد سوریه و تصمیم ماه آگوست 2011 این کشور به میزبانی و حمایت از اصلیترین ائتلاف گروههای مخالف با عنوان مجلس به اصطلاح ملی سوریه درباره اینکه ترکیه وارد جنگ نیابتی با سوریه شده است، تردیدی باقی نمیگذارد.
پاسخ اسد به این حملات واگذاری امنیت بخشهایی از شمال شرق سوریه به اعضای حزب اتحاد دموکرات، یک حزب سیاسی کرد، بود که یکی از شاخههای گروه تروریستی جداییطلب حزب کارگران کردستان محسوب میشود و نیروهای نظامی ترکیه و غیرنظامیان این کشور را از دهه 1980 تاکنون هدف قرار میدهد. به نظر میرسد که حزب کارگران کردستان که اعضایش بیشتر در کوههای قندیل در شمال عراق مستقر هستند، از این فرصت و آزادی عمل برای سازماندهی و قدرت گرفتن دوباره استفاده کرده است.
* نبرد سمدینلی هشدار مهمی برای دولت ترکیه بود
حضور حزب کارگران کردستان و مشارکتش در این درگیری دلیل رد آغاز عملیاتی بزرگ علیه نیروهای سوری است. این گروه تروریستی در اقدامی که به طور غیرمعمول بلندپروازانه و خطرناک به نظر میرسید، تابستان گذشته تلاش کرد کنترل منطقه «سمدینلی» که در استان «هاکاری» نزدیک مرز ایران قرار دارد، در دست بگیرد. درگیری که در اثر این اقدام رخ داد، دو هفته طول کشید و ارتش ترکیه توانست بار دیگر بر این منطقه تسلط یابد. نبرد سمدینلی هشدار مهمی برای دولت ترکیه بود زیرا بار دیگر توانایی حزب کارگران کردستان را برای تغییر راهبردش بر اساس موقعیت سیاسی زمان نشان داد و همچنین ثابت کرد که هنوز هم به حضور نظامی قوی در این منطقه نیاز است. در حال حاضر، نیروهای بسیجشده تقریبا بین افرادی که در مرز با سوریه مستقر شدهاند و آنهایی که در بقیه نقاط جنوب شرقی ترکیه حضور دارند، تقسیم شدهاند. تمرکز نیروها در مرز با سوریه که مورد نیاز عملیات مرزی است علیه اولویتهای کوتاهمدت ترکیه خواهد بود زیرا میتواند منابع نظامی که در حال حاضر علیه حزب کارگران کردستان بکار گرفته شدهاند را کاهش دهد و به این گروه فرصت حملات بزرگ دیگری را علیه بقیه مناطق جنوب شرق ترکیه بدهد.
* مسئله سوریه ضربه بزرگی به اعتبار رویکرد داووداغلو محسوب میشود
ملاحظات داخلی نیز در محدود کردن گزینههای ترکیه در برخورد با سوریه نقش بازی میکنند گرچه باید به این نکته اشاره کرد که حزب حاکم عدالت و توسعه ترکیه میتواند بر اکثریت پارلمانی خود، انسجام خوب حزبی و حمایت عمومی گسترده حساب کند. تنها عامل مهمی که باید مد نظر قرار گیرد میراث سیاست خارجی «احمد داووداغلو»، وزیر خارجه ترکیه است. وی پس از انتصابش در سال 2009 رویکرد «مشکلات در حد صفر با همسایگان» را در پیش گرفت. این یکی از ستونهای نظری راهبردی گستردهتری بود که قرار بود از رویکرد سنتی ترکیه نسبت به سیاست خارجی فاصله بگیرد که اغلب به عنوان موضع دیپلماتیک خنثی و عدم تماس با جهان غیرغربی تفسیر میشد. ایده «مشکلات در حد صفر با همسایگان» تلاش داشت تعاملی فعالانهتر و پویاتری را با همسایگان سرسخت ترکیه داشته باشد. ماهیت چالشی راهبرد داووداغلو از اولین گامهای برداشته شده در این زمینه مشخص گردید و معلوم شد که حفظ روابط خوب با دیگر بازیگران منطقهای در واقع به عنوان یک ابزار و نه به معنای هدف در نظر گرفته میشود. مسئله سوریه به معیار سیاست خارجی ترکیه در نشان دادن این سوءتعبیر تبدیل شده و ضربه بزرگی به اعتبار رویکرد داووداغلو محسوب میشود.
وزیر خارجه ترکیه اکنون از سوی حزب جمهوری خلق که مهمترین حزب مخالف در این کشور است، مورد انتقادهای شدید قرار گرفته و این حزب وی را به پیروی از یک سیاست خارجی غیرمسئولانه متهم میکند و او را مسئول قرار دادن ترکیه در آستانه جنگ میداند. ظاهرا این انتقاد حزب جمهوری خلق به این حقیقت اشاره دارد که در دوران مشخص شدن اولین نشانههای ناآرامی در سوریه، ترکیه در حال محکمتر کردن روابطش با اسد بود. در واقع تنها چند هفته پیش از آنکه سوریه اولین درگیریهای را در اوایل 2011 تجربه کرد، معاون ستاد ارتش ترکیه در حال بحث درباره همکاری نظامی مستقیم با بشار اسد بود و وزارت خارجه ترکیه نیز در آوریل 2011 مخالفان سوری را به پذیرش اصلاحات اسد ترغیب میکرد. در حالی که این روند ظاهرا بخشی از راهبرد دیپلماتیک داووداغلو بود، واقعیتها در بهار 2011 ضربهای به رهبری ترکیه وارد آورد زیرا حملات علیه غیرنظامیان سوری تشدید شد و اولین گروههای پناهجویان عبور از مرز را آغاز کردند. آنجا بود که ترکیه تغییر سیاستش را آغاز کرده و به حمایت از ایجاد و توسعه ارتش آزاد سوریه و شورای ملی سوریه پرداخت. از آن زمان تاکنون حوادث منجر به دور ماندن آنکارا از تعامل کاملا دیپلماتیک شدهاند و این کشور را به سوی رویارویی نظامی خطرناک میبرند: تاکنون بازدارندگی مسیر ارجح بوده است، البته مسیری باریک.
نظر شما