غربی ها در مصر از اینکه اعتراضات دامنه بیشتری به خود گیرد، حمایت می کنند و در خفا پشتیبانی خود را از مخالفان اعلام می دارند.
به گزارش پايگاه خبري آفتاب ري به نقل از رویداد، مصر بزرگترین کشور عرب منطقه است و بهعنوان عضو مهم اتحادیه عرب و کشوری اسلامی که با رژیم صهیونیستی مرز مشترک دارد از جایگاه رفیعی در عرصهی تاملات بینالمللی برخوردار می باشد تا جایی که گفته میشود این کشور به مثابه مغز برای پیکره جهان عرب است.
مصر در طول دو سال گذشته، شاهد اعتراضات مردمی گوناگونی بوده است، از قیام سراسری علیه دیکتاتورحسنی مبارک گرفته تا مخالفتها علیه شورای نظامی نیروهای مسلح به ریاست طنطاوی و اکنون نیز شورش علیه دولت نوپای مصر به رهبری اسلامگرایان. گویا قرار نیست این کشور مهم جهان عرب به این زودی روی آرامش به خود بگیرد و شاید سرزمین نیل تا رسیدن به سرمنزل مقصود که همان تشکیل دولتی مردمسالار و وفادار به شریعت اسلامی، خلاصی از نفوذ بیگانگان و نیل به استقلال کامل و رهایی از توطئههای عناصر به جامانده از رژیم گذشته است، آبستن چنین کشمکشها و درگیریهایی باشد.
غرب و کشورهای فرامنطقهیی به دنبال فراهم کردن وضعیتی هستند تا اسلامگرایان نقش فرادستی در اداره کشور نداشته باشند و تنها در حاشیه حضور داشته باشند تا امنیت اسراییل به خطر نیافتد چراکه به عقیده آنها اگر در این کشور دولتی اسلامی قدرت یابد، رژیم صهیونیستی در طول یک دهه آینده قطعاً با چالشهای جدی روبهرو خواهد شد و حتی امکان دارد تا حد فروپاشی هم پیش رود.
گسترش نفوذ اخوانالمسلمین در مصر باعث نگرانی قدرتهای فرامنطقهیی شده است و برخی از کشورهای عربی و قدرتهای فرامنطقهیی نسبت به شکلگیری دولتی اسلامگرا در این کشور نگران هستند و تلاش میکنند از طریق تقویت جبهه نجات ملی به نوعی در روند شکلگیری چنین دولتی کارشکنی کنند؛ همچنین تلاش برای سازماندهی انقلابهای رنگی، شورشهای خیابانی و اعتراضات مدنی که به بهانه تصویب قانون اساسی در مصر برگزار میشود هم ازجمله اقدامات آنها بوده و به همین دلیل هم گفته میشود کسب بیش از 63 درصد رای موافق به قانون اساسی جدید به مفهوم پایان کار نبوده و همچنان دولت مرسی باید با مشکلات دیگری دست و پنجه نرم کند.
ما می توانیم دلایلی را مبنی بر اینکه چرا غرب و آمریکا از وضعیت مصر و محمد مرسی ناراضی هستند و همچنین کارهای پشت پرده ای که در اعتراضات انجام می دهند را بیان کنیم که عبارتند از:
1.جنگ غزه با دخالت مصرپایان یافت و این هشداری برای آمریکا و غرب محسوب می شد.
2.غربی ها برای ایجاد یک حکومت غیر دینی در مصر تلاش میکنند و تا رسیدن به هدفشان دست از کار نمی کشند.
3.استراتژی ایجاد ناامنی در مصر و تشویق مخالفان به اعتراض و تظاهرات از اصول کارآمد غربی ها برای ایجاد ناامنی در مصر است.
4. وجود شخصیتهای مخالف مرسی و وابسته به غرب و آمریکا در مصر از دیگر دلایل موجود می باشد، که باعث ایجاد ناامنی در این کشور شده است.
5. پشتیبانی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای از جمله عربستان و آمریکا و ... از طیفهای لیبرال و سکولار در مصر
6. آمریکا و غرب از همان ابتدای کار با مرسی مخالف بودند به طوری که در انتخابات پشتیبان شفیق خود را می دانستند.
تردیدی نیست که آمریکا بدش نمیآید که این گروه معرضان را به سوی خود جلب نموده و وابسته نماید و مانند ترکیه، الگوی جدیدی از اسلام آمریکایی ارائه دهد و در نتیجه مصر را مانند دوران مبارک تابع خود و رژیم صهیونیستی گرداند اما فارغ از تعاملاتی که اخوان المسلمین با آمریکا و یا حتی رژیم صهیونیستی برقرار کرده و همچنین فارغ از برخی مواضع اخوان المسلمین بویژه در مسائل منطقهای به خصوص موضع آن درباره حوادث سوریه، باید اعتراف کرد که اقدام اخیر مرسی در راستای اهداف انقلاب و گامی مؤثر در قطع نفوذ عناصر بازمانده از رژیم سابق بوده است. نیروهای وابسته به نظام مبارک که هنوز از نفوذ چشمگیری در ارکان دولتی و در میان نیروهای امنیتی و رسانهها برخوردار هستند، بغض و کینهی شدیدی از اخوان در سینه دارند.
غربی ها هم از اینکه این اعتراضات دامنه بیشتری به خود گیرد، حمایت می کنند و در خفا پشتیبانی خود را از مخالفان اعلام می دارند.
به طور کلی آمریکا و غرب باید بدانند که حضور اخوانی ها در مصر به موجب رای مردم بوده و نباید از این امر چشم پوشید، چرا که حداقل نیم بیشتری از مردم مصر به سیاستهای مرسی رای مثبت دادند و کارهای وی را مورد قبول خود می دانند.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که این معترضانی که در حال حاضر در خیابانهای قاهره و اسکندریه در حال تظاهرات هستند همان طرفداران لیبرال ها و سکولارها و همچنین طرفداران حسنی نامبارک هستند که در قفس زندان در حال روزشمار پایان مرگ خود می باشد.
نظر شما