
یادداشت؛
سواد رسانهای در بحرانها
انفجار بندر شهید رجایی آزمونی برای سنجش آگاهی رسانهای جامعه بود که برای مخاطبان و فعالان رسانهای درسهای کلیدی به همراه دارد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «تهران نیوز»، ریحانه هنرور، فعال رسانهای در یادداشتی نوشت: حادثه انفجار در بندر شهید رجایی، یکی از نقاط عطفی است که لزوم تقویت سواد رسانهای در جامعه را بیش از پیش آشکار میکند. این رویداد، فارغ از ابعاد فنی و امنیتی، آزمونی جدی برای نحوه مواجهه مخاطبان با اخبار و تحلیلهای رسانهای بود. معتقدم این حادثه چند درس کلیدی برای فعالان رسانهای و مخاطبان دارد که باید به آنها توجه ویژه شود:
۱. تله اخبار ضد و نقیض
در ساعات اولیه این حادثه، برخی رسانههای معاند و خارجی با انتشار اخبار ضد و نقیض و غیرمستند، تلاش کردند تا این رویداد را بهعنوان یک «ضعف ساختاری» یا «حمله خارجی» و یا «محموله سوخت موشک» معرفی کنند. اینجا سواد رسانهای به ما میآموزد که:
منابع رسمی داخلی (مانند خبرگزاریهای دولتی، بیانیههای نیروهای مسلح و مقامات ذیصلاح) باید نخستین مرجع دریافت خبر باشند.
رسانههای خارجی با اهداف سیاسی مشخص (مانند ایجاد ناامیدی یا تشویق اذهان به بیثباتی) اغلب از چنین فرصتهایی برای جنگ روانی استفاده میکنند.
هر گزارشی که فاقد استناد به مدارک تصویری یا شنیداریِ تأییدشده باشد، احتمالاً در چارچوب نبرد روایتسازی دشمن قرار میگیرد.
۲. رویکردهای تخریبی و تحریکآمیز
رسانههای معاند در پوشش این حادثه، دو رویکرد اصلی داشتند:
رویکرد تخریبگرایانه: بزرگنمایی حادثه بهعنوان نمادی از ناکارآمدی سیستم.
رویکرد تحریکگرایانه: تلاش برای القاء وجود اختلافات داخلی یا تضعیف اقتدار ملی.
سواد رسانهای به مخاطب هشدار میدهد که هر تحلیل فاقد اشاره به ظرفیتهای ایران در مدیریت بحران (مانند خنثیسازی سریع آتشسوزی و حفظ امنیت بندر) را باید هدفمند و جهتدار دانست.
استفاده از واژگان احساسی (مانند «فاجعه»، «سقوط») نشانهای از تلاش برای تاثیرگذاری روانی است، نه انتقال واقعیت.
۳. فریب تصاویر جعلی
در فضای مجازی، برخی کاربران ناآگاه یا مغرض با انتشار تصاویر قدیمی یا جعلی، به دنبال تشویش افکار عمومی بودند. اینجا درس اصلی آن است که:
ترندهای سریع و هیجانی اغلب با اهداف مشکوک همراهند. کاربران باید پیش از بازنشر، تاریخ و منبع تصاویر را بررسی کنند.
هشتگهای مرتبط با چنین حوادثی ممکن است توسط بدخواهان برای جمعآوری دادههای امنیتی یا تحریک کاربران استفاده شود.
پاسخگویی سریع مقامات (مانند اعلام علت فنی حادثه توسط نیروهای مسلح) الگویی برای خنثیسازی جنگ روانی دشمن است.
۴. خطر رسانههای زرد داخلی
متأسفانه گاهی حتی رسانههای داخلی نیز برای جذب مخاطب بیشتر، به دنبال غلو در جزئیات یا انتشار نظرات غیرکارشناسی میروند. اینجا مخاطب آگاه باید:
از دنبال کردن رسانههایی که اولویتشان «کلیک» است نه «حقیقت»، خودداری کند.
به جای تمرکز بر «سوالات انحرافی» (مثل نقشه خارجی بدون سند)، بر پیام اصلی نظام (وحدت، مقاومت و حل بحران) تأکید داشته باشد.
۵. امنیت ملی و هوشمندی رسانهای
حادثه بندر شهید رجایی ثابت کرد که امنیت ملی علاوهبر سختافزارهای دفاعی، نیازمند هوشمندی رسانهای جامعه است. رسانههای انقلابی باید با تولید محتوای مستند و بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی (مانند کارشناسان فنی و امنیتی)، روایت اصلی را به جریان بیندازند. در مقابل، مخاطبان نیز با تقویت سواد رسانهای، از تبدیل شدن به بلندگوی ناخواسته دشمن خودداری خواهند کرد.
انفجار اخیر در بندرعباس، مانند بسیاری از بحرانهای دیگر، نشان داد که سواد رسانهای قوی چقدر میتواند در درک درست و جلوگیری از شایعات و اطلاعات نادرست حیاتی باشد. در چنین شرایطی، دسترسی به منابع معتبر خبری و توانایی نقد و بررسی اطلاعات دریافتی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. عدم سواد رسانهای میتواند منجر به گسترش سریع شایعات و ایجاد تنشهای اجتماعی شود. بنابراین، آموزش و ارتقاء سواد رسانهای در جامعه، به ویژه در مواجهه با بحرانها، امری ضروری و حیاتی است تا بتوانیم به درستی با چالشها و اطلاعات نادرست مقابله کنیم.
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!