
«تهران نیوز» گزارش میدهد؛
استقلال جمهوری اسلامی؛ رمز اقتدار ایران
با مقایسه دوران پهلوی اول و جمهوری اسلامی میتوان گفت که وابستگی رضاشاه به غرب زمینهساز سقوط بود، اما امروز ایران با تکیه بر استقلال سیاسی و نظامی در برابر دشمنان ایستاده است.
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «تهران نیوز»، تجربه تاریخی نشان داده است که وابستگی، سرآغاز ضعف و سقوط کشورهاست. دوران پهلوی اول نمونه روشنی از این واقعیت بود؛ جایی که رضاشاه با تکیه بر ظواهر مدرن و الگوبرداری از غرب، ساختار سیاسی و نظامی ایران را کاملاً وابسته کرد و همین وابستگی به حضور و نفوذ بیگانگان و در نهایت سقوط او انجامید.
امروز جمهوری اسلامی ایران در شرایطی کاملاً متفاوت قرار دارد. استقلال سیاسی و نظامی، قطع وابستگی به شرق و غرب و تکیه بر اراده ملت، اصلیترین مؤلفه قدرت کشور است. این استقلال، هم در دفاع مقدس و هم در عرصههای منطقهای بارها به نمایش گذاشته شد و نشان داد که اقتدار حقیقی در آگاهی و ایستادگی ملت نهفته است.
با وجود تلاش جریانهای غربگرا برای القاء ناامیدی و وابستگی، تجربه چهار دهه گذشته ثابت کرده که ملت ایران راه خود را یافته و با هدایت رهبری، توان عبور از چالشها را دارد. استقلال امروز ایران، بزرگترین تفاوت آن با دیروز است.
ساختار قدرت در جمهوری اسلامی مستقل است
یک مدرس دانشگاه در گفتگو با خبرنگار تهران نیوز با اشاره به تفاوتهای ساختار قدرت در دوران پهلوی اول و جمهوری اسلامی ایران، گفت: در دوره سلطنت رضاخان ضعف جدی در ساختار سیاسی و نظامی وجود داشت، اما خود وی این موضوع را نمیپذیرفت و تصور میکرد با مدرنسازی ظاهری میتواند به سطح قدرتهای جهانی برسد. در حالی که در عمل، آنچه در کشور جریان داشت چیزی جز وابستگی به غرب و الگوبرداری از آن نبود؛ به عبارتی نوعی شبهمدرنیسم بر تمامی عرصههای نظامی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی حاکم بود.
احمد تیموری ادامه داد: مقایسه شرایط آن دوران با مقاومت امروز غزه یا هشت سال دفاع مقدس ایران پس از انقلاب نشان میدهد که قدرت واقعی تنها در تجهیزات خلاصه نمیشود، بلکه در اراده و استقلال سیاسی و نظامی معنا پیدا میکند.
به گفته وی، جمهوری اسلامی ایران در دوران دفاع مقدس با وجود حمایت همهجانبه قدرتهای غربی و شرقی از رژیم بعث عراق، حتی یک وجب از خاک کشور را از دست نداد، در حالی که رضاشاه با کوچکترین فشار بیگانگان عملاً کشور را تسلیم کرد.
این مدرس دانشگاه با تأکید بر اینکه وابستگی به بیگانگان از عوامل اصلی سقوط پهلوی اول بود، افزود: رضاخان شیفته غرب بود و همین وابستگی موجب حضور و نفوذ بیگانگان در تمامی ساختارها شد. اما امروز، جمهوری اسلامی ایران بدون حضور هیچ قدرت خارجی از شرق یا غرب، بهطور کامل بر پایه استقلال سیاسی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی اداره میشود.
تیموری در بخش دیگری از سخنان خود به نقش جریانهای روشنفکری وابسته در دوران اشغال ایران اشاره و تأیید کرد: تزریق ناامیدی و القاء ناتوانی در برابر دشمنان توسط این جریانها نقش مهمی در پذیرش سلطه بیگانگان داشت. به گفته او، این الگو همچنان در قالب جریانهای شبهروشنفکری و غربگرا دنبال میشود؛ جریانی که با وعدههای پوچ و ایجاد ترس و وحشت، تلاش دارد ملت را به تسلیم در برابر قدرتهای خارجی سوق دهد.
وی نمونههایی همچون مذاکرات برجام و برخی بیانیههای اخیر جریان اصلاحطلبان را مصداقی از همان تفکر وابسته دانست و تصریح کرد: این جریانها به ظاهر روشنفکرند، اما فاقد اندیشه مستقل بوده و در پی منافع شخصی و گروهی خود هستند، حتی اگر به قیمت وابستگی کشور به بیگانگان تمام شود.
این کارشناس سیاسی در پایان خاطرنشان کرد: ملت ایران امروز با بصیرت و آگاهی، اهداف جریانهای غربگرا را بهخوبی میشناسد و با هدایت رهبری هوشمند و مدبر، اجازه نخواهد داد چنین اندیشههایی به کشور آسیب بزند. تجربه دفاع مقدس و مقاومتهای منطقهای ثابت کرده است که جمهوری اسلامی توان عبور از چالشها را دارد و این مسیر را با قدرت ادامه خواهد داد.
شباهت فرار رضاشاه با سلطنتطلبان امروز
استاد حوزه علمیه، در گفتگو با خبرنگار تهران نیوز با اشاره به ماجرای فرار رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰ و تسلیم سریع ایران در برابر متفقین، این رویداد تاریخی را نماد وابستگی و بیپایگی سلطنت در بزنگاههای حساس ملی دانست.
طاهره سلیمانی با بیان اینکه تاریخ بهترین آینه برای شناخت ماهیت جریانهاست، گفت: رضاشاه با همه تبلیغاتی که پیرامون اقتدار و تجدد او ساخته بودند، در روزی که کشور به دفاع از استقلال نیاز داشت، میدان را ترک کرد و بدون مقاومت، ایران را به اشغال نیروهای بیگانه درآورد. این تسلیم شدن نهتنها خسارات سنگینی به کشور وارد کرد بلکه چهره واقعی نظام سلطنتی را آشکار ساخت.
وی تأکید کرد: همین الگو امروز در رفتار جریان سلطنتطلب معاصر نیز دیده میشود؛ کسانی که خود را وارثان سلطنت معرفی میکنند، در بزنگاههای حساس ملی هیچگاه کنار ملت نبودهاند. آنها بیشتر از آنکه دغدغه استقلال و عزت مردم را داشته باشند، نگاهشان به حمایت خارجی و تکیه بر قدرتهای بیرونی است. همانگونه که رضاشاه پشت ملت را خالی کرد، این جریان هم امروز چشم به بیگانگان دوخته است.
به گفته این استاد حوزه، ملت ایران در طول تاریخ بارها نشان دادهاند که در شرایط سخت، تنها اتکاء به مردم و باورهای دینی و انقلابی میتواند کشور را نجات دهد، نه اعتماد به نظامهایی که ریشه در وابستگی دارند.
سلیمانی افزود: تجربه شهریور ۱۳۲۰ باید درسی باشد برای نسل امروز تا فریب شعارهای پر زرق و برق سلطنتطلبان را نخورند. واقعیت این است که این جریان در بزنگاهها اهل ایستادگی نیست و تنها به فکر حفظ منافع خود است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: همانگونه که تاریخ گواهی داد، سلطنت نه پشتوانه مردمی دارد و نه توان دفاع از استقلال کشور. امروز نیز تکرار همان مسیر جز اتلاف وقت و انرژی ملت، نتیجهای به دنبال نخواهد داشت.
تزریق ناامیدی؛ از جریانهای شبهروشنفکری
یک طلبه حوزه علمیه خواهران در گفتگو با خبرنگار تهران نیوز با اشاره به نقش جریانهای شبهروشنفکری در دوران اشغال ایران توسط متفقین، تأکید کرد: یکی از عوامل مهم پذیرش سریع اشغال، تزریق ناامیدی به جامعه بود. این جریان با القای ناتوانی مردم و ناکارآمدی ظرفیتهای ملی، تلاش کرد راه هرگونه مقاومت را مسدود کرده و اشغال را امری اجتنابناپذیر جلوه دهد.
فاطمه السادات عباسی افزود: تاریخ نشان میدهد که در لحظهای که ملت نیازمند امید، انسجام و ایستادگی بود، برخی جریانهای وابسته یا سادهاندیش بهجای تقویت روحیه مقاومت، نسخه تسلیم را پیچیدند. این نوع نگاه نهتنها کمکی به حفظ کشور نکرد، بلکه مسیر سلطه بیگانگان را هموار ساخت.
وی در ادامه با اشاره به وضعیت امروز گفت: متأسفانه همان الگو هنوز هم در برخی جریانهای سیاسی دیده میشود. وقتی فشار دشمن یا تحریمها افزایش مییابد، بهجای تکیه بر توان داخلی و اعتماد به مردم، این گروهها به تبلیغ سازش و تجویز تسلیم روی میآورند. درواقع با همان منطق جریانهای شبهروشنفکری گذشته عمل میکنند؛ یعنی به مردم القاء میکنند که توان مقاومت وجود ندارد و تنها راه، پذیرش خواستههای طرف مقابل است.
این طلبه جوان تأکید کرد: در حالیکه تجربه انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس ثابت کرد که امید، ایستادگی و اتکا به ظرفیتهای بومی میتواند حتی سختترین تهدیدها را به فرصت تبدیل کند. اگر امروز هم تسلیمپذیری ترویج شود، نتیجهای جز تکرار تجربه تلخ اشغال و عقبماندگی تاریخی نخواهد داشت.
عباسی در پایان خاطرنشان کرد: مردم باید هوشیار باشند و بدانند که نسخههای موسوم به واقعگرایی که در حقیقت همان تجویز تسلیم است، هیچ نسبتی با منافع ملی ندارد. راه عزت و استقلال ایران همواره از مسیر امید و مقاومت گذشته و آینده نیز همینگونه خواهد بود.
انتهای خبر/*
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!