حالت تاریک
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن تهران نیوز | tehrannews هستید؟
فرزندانی تربیت کنید که پوینده راه حسین‌(ع) باشند
وصیت‌نامه شهید «اصغر ده‌حقی»؛

فرزندانی تربیت کنید که پوینده راه حسین‌(ع) باشند

شهید دفاع مقدس در وصیت‌نامه خویش نوشت: فرزندانی به این جامعه تحویل بدهید که پوینده راه حسین (ع) باشند و شما را به خدا دست از تفرقه بردارید و آیه (و اعتصمو بحبل الله جمیعا) را فراموش نکنید.

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «تهران نیوز»،

 «شهید اصغر ده حقی» ۱۰ بهمن ۱۳۳۷ در گلپایگان چشم به جهان گشود. پدرش فضل‌الله، فروشنده تره‌بار بود و مادرش، زهرا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته علوم تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. پاسدار بود. سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. از سوی سپاه پاسداران در جبهه حضور یافت. شهید ده حقی سرانجام در ۳۱ تیرماه ۱۳۶۱ طی عملیات رمضان در منطقه پاسگاه زید به درجه رفیع شهادت نائل آمد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.

 بخشی از وصیت‌نامه این شهید والامقام را می‌خوانیم:

 ای پدر و ای مادر و تو برادر و خواهر عزیز که قلب تو برای اسلام و مملکت می‌تپد و قلب تو مالامال از عشق الله است، در هر کجای ایران که هستی و پیام من را می‌شنوی پیام من را به عزیزان دیگر بده، زیرا که در این انقلاب پیام مهم است؛ و مهم‌تر از آن، خون است. پیامم را برسانید که در این کوه‌ها و سرحدات عزیز مملکت اسلام، برادران رزمنده شما با قدرت تمام و جان‌فشانی سلحشورانه پیام حسین را دریافت کرده‌اند و با جان دل به‌سوی او شتافتند و دشمن نابکار و زبون را با قدرت تمام زیر رگبار مسلسل نابود ساختند و خود را فدای اسلام کردند، زیرا که به جز جان کوچک و بی‌ارزش خویش چیز دیگری نداشتند تا به پروردگارشان هدیه کنند.

 در لحظه‌های آخر حلالم کنید که به‌سوی سرنوشتی روشن که راه آن الله است می‌روم و شما هم بعد از من اسلحه و سلاح مرا برگیرید و راه مرا ادامه دهید و بعد از جهاد اصغر، جهاد اکبر کنید. در این خط اول جبهه من غیر از خدا هیچ‌کس را ندارم و خودم را با خدای خود تنها می‌بینم و خدا یاور من است.

 و من به او نیاز دارم و من برای این به جبهه رفتم که دیگر طاقت آن را ندارم ببینم که مشتی از خدا بی‌خبر و لامذهب و چپاولگر برای منافع مادی دنیا اسلام را به بازی گرفته‌اند و اینان یزیدیان زمان هستند که با وارثان حسین (ع) می‌جنگند و دیگر طاقت دیدن جنازه‌های کوچک و معصوم کودکان اسلام را ندارم که از زیر آوارهای موشک مزدوران بعثی بیرون می‌آورند و دیگر تحمل گریه‌های معصومانه کودکان بی‌مادر را ندارم و دیگر تحمل دیدن چهره‌های پدران که چندین تن از جگرگوشگان خود را از دست داده‌اند از من سلب شده آیا می‌توانم این ننگ‌ها را تحمل کنم؟

 ای خدای بزرگ گلوله‌های دشمن را به جان می‌خرم ولی نمی‌توانم آن دژخیمان ناپاک را در مملکت خود که مردمانشان وارث خون هزاران شهید هستند تحمل کنم و ای خدا شاهد باش که تا پای جان و تا آخرین فشنگ جنگیدم، و وصیت من به شما ای عزیزان این است که فرزندانی به این جامعه تحویل بدهید که پوینده راه حسین (ع) باشند و شما را به خدا دست از تفرقه بردارید و آیه (و اعتصمو بحبل الله جمیعاً) را فراموش نکنید.

و شما را به خدا آن پیر زمان؛ حسین ثانی را تنها نگذارید.
انتهای پیام/
 

درباره نویسنده

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!