
در گفتگوی دو کارشناس سیاسی مطرح شد:
برجام، مکانیزم ماشه و آینده سیاست خارجی ایران
در میزگردی با حضور دو کارشناس سیاسی، ابعاد حقوقی و سیاسی برجام و مکانیزم ماشه بررسی و مطالبی از نقد یکطرفه بودن توافق تا راهکارهای تقویت اقتصاد، دیپلماسی و بازدارندگی ایران در نظم نوین جهانی مطرح شد.
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «تهران نیوز»، در ماههای اخیر مباحث مربوط به «مکانیسم ماشه» (snapback)، برجام و تحولات داخلی و منطقهای ایران به صدر خبرها بازگشته است. کشورهای اروپایی عضو برجام (بریتانیا، فرانسه و آلمان) در ۲۸ اوت ۲۰۲۵ روند ۳۰ روزه حقوقی برای فعالسازی مکانیسم ماشه را کلید زدند؛ این سازوکار طبق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت امکان بازگرداندن خودکار تحریمهای سازمان ملل را در صورت نقض تعهدات برجام فراهم میکند.
اگر در این بازهٔ ۳۰ روزه اختلاف حل نشود، تحریمهای معلقشده پیشین میتوانند دوباره اجرا شوند؛ نهادهای خبری بینالمللی دربارهٔ ضربالاجلهای احتمالی و تأثیرات گستردهٔ اقتصادی و امنیتی هشدار دادهاند. دولتهای اروپایی به ایران پیشنهاد تأخیر مشروط (از جمله دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای راستیآزمایی) دادهاند، اما تهران این اقدام را «سوءاستفاده» از مکانیزم توافق خوانده است.
ایران از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز همواره با موجی از تحریمهای گسترده و پیچیده مواجه بوده است؛ تحریمهایی که در بسیاری از مقاطع تاریخی چندین برابر فشار مکانیسمهای فعلی بودهاند. از دوران جنگ تحمیلی تا سالهای پس از آن، کشور همواره درگیر محدودیتهای اقتصادی، سیاسی و مالی بوده اما هیچگاه این فشارها نتوانسته مسیر توسعه و حرکت رو به جلوی ملت ایران را متوقف کند.
در واقع، تحریمها موضوع تازهای برای جمهوری اسلامی ایران نیستند. تجربه چهار دهه مقاومت و مدیریت بحران نشان داده که ایران توانسته با تکیه بر توان داخلی، ظرفیتهای مردمی و سرمایه انسانی خود، از دل این فشارها فرصت بسازد و به خودکفایی در بسیاری از عرصهها دست یابد. بنابراین مکانیسمهای تحریمی جدید چیزی فراتر از گذشته نیستند، بلکه ادامه همان سیاستهای خصمانهاند که بارها با شکست مواجه شدهاند. در همین راستا میزگردی با دوتن از کارشناسان سیاسی در این حوزه برگزار کردیم که باهم میخوانیم.
تهران نیوز؛ آیا میتوان برجام را «معاهدهای دو جانبه یا چندجانبه» دانست یا بیشتر یک توافق یکطرفه علیه ایران بوده است؟
احمد تیموری: از نگاه من برجام هرگز ماهیت یک معاهده کلاسیک را نداشت. در معاهدهها طرفین با رضایت پای میز مینشینند و نتیجه معمولاً نوعی «برد–برد» است. اما در برجام، اقدامات اصلی از سوی ایران انجام شد و طرف مقابل یا بدعهدی کرد یا به تعهداتش پایبند نماند.
این توافق بیشتر محصول فشارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی بود که آمریکا و متحدانش بر ایران تحمیل کردند. در واقع در برجام، آنچه در ادبیات حقوقی «معاهده» خوانده میشود، در عمل به نوعی «الزام یکطرفه» علیه ایران بدل شد.
افشین آزادی: من کمی معتدلتر نگاه میکنم. درست است که برجام در عمل به یک توافق یکطرفه تبدیل شد، اما از نظر حقوقی سندی چندجانبه بود که در شورای امنیت هم ثبت شد.
مشکل اصلی در ضمانت اجرا بود. طرفهای غربی نشان دادند که بیش از منافع جمعی، به دنبال منافع ملی خودشان هستند. بنابراین ایران از نظر شکلی وارد یک معاهده چندجانبه شد، اما در اجرا با واقعیتی روبهرو شد که آقای تیموری به درستی آن را «یکطرفه» توصیف کردند.
تهران نیوز: مکانیزم ماشه چه جایگاهی در این توافق داشت و چرا امروز بهعنوان ابزار فشار علیه ایران برجسته میشود؟
تیموری: مکانیزم ماشه یا همان snapback از همان ابتدا ابزاری بود برای بازگرداندن تحریمها. به نظر من این بند اساساً برای مهار ایران طراحی شد، نه برای ایجاد تعادل.
وقتی میبینیم در شورای امنیت، پیش از هر نشست رسمی، تصمیمها در بیرون گرفته میشود، معلوم است که مکانیزم ماشه چیزی جز ابزار اجبار نیست. متأسفانه در دوران مذاکره، تیمهای مذاکرهکننده به این مسئله توجه جدی نکرد و امروز همین ضعف دستاویزی برای غربیها شده است.
آزادی: باید اضافه کنم که مکانیزم ماشه یکی از نوآوریهای حقوقی بود که بیشتر به ضرر ایران تمام شد. غربیها میخواستند مطمئن شوند در صورت اختلاف، بدون نیاز به رأیگیری جدید میتوانند تحریمها را بازگردانند. به همین دلیل این بند را گنجاندند.
البته ایران بارها اعلام کرد که این سازوکار وجاهت حقوقی ندارد و بسیاری از کشورها مثل روسیه و چین هم با این تحلیل همراهی کردند. اما واقعیت این است که در عرصه سیاسی، حتی مکانیزمی که از نظر حقوقی بیاعتبار است، میتواند ابزار فشار روانی و رسانهای علیه ایران باشد.
تهران نیوز: نقش شورای امنیت و سازمان ملل در این روند چگونه ارزیابی میشود؟ آیا این نهادها واقعاً بیطرف هستند؟
تیموری: بعد از جنگ جهانی دوم، سازمان ملل متحد برای حفظ صلح و امنیت جهانی تأسیس شد. اما تجربه نشان داده است که این نهاد بیشتر به ابزاری در دست قدرتهای بزرگ تبدیل شده است. شورای امنیت که باید حافظ تمامیت ارضی کشورها و حق تعیین سرنوشت ملتها باشد، در مواردی مثل اشغال افغانستان یا عراق عملاً سکوت کرد یا همراه متجاوزان بود. بنابراین نباید انتظار بیطرفی از شورایی داشت که پنج عضو دائمش قدرت وتو دارند و به منافع خودشان میاندیشند.
آزادی: من معتقدم سازمان ملل یک صحنهٔ واقعی از توازن قواست. این نهاد ذاتاً بیطرف نیست؛ بلکه آینهای از ساختار قدرت جهانی است. هر کشوری به اندازه توانش در آن تأثیرگذار است. بنابراین ایران برای افزایش نفوذ خود باید علاوه بر نقد این ساختار، به دنبال تقویت جایگاه منطقهای و بینالمللی خویش باشد. سازمان ملل شاید ابزار کامل عدالت نباشد، اما عرصهای است که نمیتوان از آن کناره گرفت.
تهران نیوز: ایران در برابر این فشارها و مکانیزم ماشه چه راهبردهایی میتواند در پیش بگیرد؟
احمد تیموری: از نظر بنده سه راهکار کلیدی وجود دارد که اولین آن تقویت اقتصاد ملی و کاهش وابستگی به غرب است. اقتصاد مقاومتی اگر جدی گرفته شود، میتواند تحریمها را بیاثر کند.
دومین مورد استفاده از ظرفیت همسایگان و سازمانهایی مثل بریکس و شانگهای است. وقتی نیمی از جمعیت جهان در این بلوکها حضور دارند، ایران نباید خود را محدود به اروپا و آمریکا کند.
سومین موردنیز ایجاد بازدارندگی دفاعی است یعنی قدرت موشکی و هستهای صلحآمیز ایران باید به سطحی برسد که هیچ کشوری جرأت تهدید نظامی این کشور پیدا نکند.
افشین آزادی: من علاوه بر نکات آقای تیموری، روی بُعد فرهنگی و مدیریتی هم تأکید دارم، در واقع نیاز داریم نخبگان علمی و فکریمان را جدیتر وارد تصمیمگیریها کنیم. شایستهسالاری و کاهش فساد میتواند تابآوری جامعه را افزایش دهد.
همچنین باید از دیپلماسی عمومی بهره گرفت؛ یعنی افکار عمومی جهان را در جریان بیعدالتیها قرار داد. فشار بینالمللی صرفاً نظامی یا اقتصادی نیست، بلکه فشار رسانهای و فرهنگی هم وجود دارد. ایران اگر بتواند روایت خود را بهدرستی منتقل کند، بخشی از فشارها خنثی خواهد شد.
تهران نیوز: برخی میگویند برجام و مکانیزم ماشه فرصتها را از ایران گرفت. آیا هنوز هم میتوان از دل این وضعیت فرصتهایی استخراج کرد؟
تیموری: بله، حتی فشارها هم میتوانند فرصتساز باشند. تحریمها ایران را مجبور کرد در صنایع دفاعی، داروسازی، پزشکی و انرژی به خودکفایی برسد.
امروز ما توربینهای گازی و فناوریهایی را تولید میکنیم که پیشتر فقط در اختیار چند کشور بود. این همان «زمین سوخته» است که غرب میخواست برای ما بسازد، اما ما از دل آن شکوفایی بیرون آوردیم. اگر مدیریت درست باشد، همین فشارها میتواند جهش بزرگی ایجاد کند.
آزادی: من هم معتقدم فرصتها وجود دارند، اما باید هوشمندانه عمل کرد. مثلاً همین همگرایی با قدرتهای نوظهور مثل چین، روسیه، هند یا کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین میتواند بازارهای تازهای برای ایران باز کند.
همچنین باید از موقعیت جغرافیایی کشور بهعنوان کریدور شمال–جنوب و شرق–غرب استفاده کنیم. این پروژهها سالهاست روی کاغذ ماندهاند، اما اگر فعال شوند، ایران را به گلوگاه تجارت جهانی تبدیل میکنند.
تهران نیوز: در نهایت، آینده سیاست خارجی ایران در پرتو این تحولات را چگونه میبینید؟
تیموری: من آینده را وابسته به دو عامل میدانم: نخست قدرت بازدارندگی ایران و دوم انسجام داخلی. اگر ما اقتصاد بومی، نخبگان متعهد و توان دفاعی قوی داشته باشیم، هیچ مکانیزم ماشهای نمیتواند سرنوشت کشور را تغییر دهد. غرب باید بداند ایران امروز دیگر ایرانِ دهههای گذشته نیست؛ ایرانِ قدرتمند منطقه است و فراتر از منطقه اثرگذار خواهد بود.
آزادی: آینده سیاست خارجی ایران به میزان انعطاف و ابتکار ما بستگی دارد. جهان در حال گذار است؛ قطبهای قدرت جدیدی شکل میگیرند. اگر ایران بتواند جایگاه خود را در این نظم نوین تعریف کند، نه تنها تهدیدها کاهش مییابد بلکه فرصتهای تازهای به دست میآید. اما شرط آن، تقویت دیپلماسی، استفاده از ظرفیتهای اقتصادی و فرهنگی و کاهش تنشهای غیرضروری است.
تهران نیوز: از هر دو کارشناس سپاسگزارم. آنچه بیان شد نشان میدهد برجام و مکانیزم ماشه بیش از آنکه صرفاً مسئلهای حقوقی باشند، بازتابی از توازن قوا و رقابتهای ژئوپلیتیک هستند. ایران برای مواجهه با این شرایط، باید همزمان بر اقتصاد داخلی، توان بازدارندگی و دیپلماسی منطقهای و بینالمللی تمرکز کند. آینده نه صرفاً در گرو توافقات، بلکه در گرو قدرت و ابتکار عمل داخلی و منطقهای خواهد بود.
انتهای خبر/*
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!