یادداشت؛
شمشیر بیداری ایران بر سر رسانههای معاند
رسانههای معاند از نصب نماد عزت تاریخی ایران در میدان انقلاب به هراس افتادهاند؛ رویدادی که با تکیه بر سخنان رهبری، هویت ملی و انسجام اجتماعی را دوباره زنده کرده است.
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «تهران نیوز»، زینب حسینی فعال اجتماعی در یادداشتی نوشت؛ چند روزی است که فضای رسانهای کشور، بهویژه در شبکههای فارسیزبان خارج از کشور، شاهد حملات پیدرپی به رویدادی فرهنگی در میدان انقلاب تهران است؛ رویدادی که به ظاهر ساده مینماید: نصب مجسمهای از صحنه زانو زدن «والرین» پادشاه روم در برابر ایران. اما این واکنشهای عصبی، خود نشانهای است از اهمیت نمادین این حرکت و هراس رسانههای معاند از احیای روایت تاریخی و ملی ایران.
سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب درباره تاریخ ایران، که در بخشی از آن به همین واقعه تاریخی اشاره کردند، بار دیگر روح اعتمادبهنفس تاریخی و عزت ملی را در جامعه زنده کرد.
این بخش از سخنان ایشان ــ که بهسرعت در فضای مجازی و رسانهها ویرال شد ــ یادآور آن است که ملت ایران، در طول تاریخ، هرگز زانو نزده و اگر کسی زانو زده، دشمن بوده است. این پیام ساده اما ژرف، با وجدان تاریخی ایرانیان پیوندی عاطفی و معرفتی برقرار کرد؛ پیوندی که دشمن خوب میداند چقدر خطرناک است.
چرا رسانههای معاند از میدان انقلاب میترسند؟
میدان انقلاب، صرفاً یک میدان در قلب تهران نیست. در حافظه تاریخی ملت، «میدان انقلاب» نماد آغاز بیداری و وحدت است؛ جایی که جوانههای انقلاب اسلامی از آنجا سر برآورد و روایت استقلال و ایستادگی شکل گرفت. وقتی قرار است در همین میدان، نمادی از شکوه تاریخی ایران، با استناد به سخنان رهبر انقلاب، نصب شود، پیام آن روشن است: تداوم تاریخ عزت.
اما چرا رسانههای معاند از چنین حرکتی برآشفتهاند؟
زیرا این رویداد چند بُعد کلیدی دارد که برای آنها خطرناک است:
۱. بازگشت به تاریخ از زاویه عزت، نه شکست.
رسانههای معاند سالهاست که میکوشند روایت تاریخ ایران را تحریف کنند. گاهی با تأکید بر نقاط ضعف و شکست، گاهی با القای حس شرم تاریخی یا القای این تصور که «ایرانی همیشه مغلوب بوده است». اما وقتی مردم به یاد میآورند که ایران در اوج تاریخ، قدرتی بود که پادشاهان بزرگ دنیا در برابرش سر تعظیم فرود میآوردند، روایت دشمن فرومیریزد.
۲. پیوند هویت دینی و ملی، نکته مهم در سخنان رهبری این است که ایشان تاریخ ایران را از منظر امت اسلامی و هویت ایرانی بهصورت توأمان میبینند. دشمن از این وحدت روایت میترسد، چون تا زمانی که ملیت و ایمان مردم در هم تنیده باشد، هیچ رخنهای در جامعه ممکن نیست.
۳. انسجام اجتماعی و اخلاق عمومی، اگر رسانههای معاند را به دقت دنبال کنید، یک کارکرد ثابت در همه برنامههایشان دیده میشود: تفرقه، تردید و تخریب اخلاق عمومی. آنها میخواهند جامعه ایرانی را از درون تهی کنند؛ حس همبستگی، اعتماد اجتماعی و امید را نابود سازند. اما چنین رویدادهایی، برعکس، جامعه را دور هم جمع میکند؛ تاریخ را از نو معنا میدهد و به نسل جوان یادآور میشود که «ما که بودیم و چه شدیم». همین بازآفرینی حس مشترک، مرگ تدریجی پروژه ضدانقلاب است.
۴. اعتبار بخشی به گفتمان فرهنگی انقلاب، وقتی رویدادی فرهنگی بر مبنای بیانات رهبری شکل میگیرد و به دغدغههای هویتی جامعه پاسخ میدهد، رسانههای معاند احساس میکنند میدان را باختهاند. چون میدان فرهنگ، میدان اصلی نبرد است. شمشیر ایران در این میدان، شمشیر آگاهی و اعتمادبهنفس ملی است؛ و رسانههای معاند میدانند که هیچ سپری در برابر این شمشیر ندارند.
روایتسازی در برابر روایتزدایی
آنچه دشمن را خشمگین میکند، تنها نصب یک مجسمه نیست؛ بلکه احیای روایت است. دشمن سالها تلاش کرده است تا حافظه تاریخی ملت ایران را پاک کند، از کوروش تا قیام عاشورا، از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی، همه را در روایتهایی تحریفشده و سرد بیان کند. اما اکنون، با یک حرکت هنری و فرهنگی، مردم دوباره تاریخ خود را در قالبی زنده و غرورآفرین میبینند.
در واقع، رسانههای معاند در برابر این پدیده دستبستهاند. چون هر چه بیشتر حمله کنند، بیشتر بر اهمیت موضوع تأکید میکنند. حملهشان نشانه شکست است، نه قدرت.
میدان انقلاب؛ از نماد اعتراض تا نماد آگاهی
در ذهن ضدانقلاب، میدان انقلاب همیشه باید مکانی باشد برای آشوب و اعتراض. اما وقتی همین میدان به مرکز روایت فرهنگی و نماد عزت تبدیل میشود، همه معادلات آنها بههم میریزد. فردای میدان انقلاب، تنها یک مراسم نیست؛ پیام آغاز یک دوره تازه از روایتگری فرهنگی است.
در این میدان، تاریخ با صدای بلند تکرار میشود: «ایران همیشه سرافراز بوده و خواهد بود». این صدا برای رسانههایی که حیاتشان به تضعیف ایران گره خورده، صدایی ترسناک است. چون هر بار که ملت ایران به تاریخش رجوع میکند، اعتمادبهنفسش چند برابر میشود و پروژههای رسانهای دشمن فرو میپاشد.
شمشیر ایران بر فراز رسانههای معاند
شمشیر ایران در این نبرد، سلاحی فیزیکی نیست؛ حقیقت است، ایمان است، تاریخ است. همان شمشیری که در میدانهای جنگ، دشمنان را شکست میداد، امروز در میدان فرهنگ، ذهنها را بیدار میکند.
وقتی رسانههای معاند با هراس از «یک مجسمه» سخن میگویند، در واقع از بیداری مردم میترسند. چون میدانند نسلی در حال شکلگیری است که نه از گذشتهاش شرم دارد، نه از آیندهاش میترسد. نسلی که تاریخ را نه به روایت بیگانه، که به صدای خود میخواند.
این است معنای حقیقی «شمشیر ایران»؛ شمشیری که بر سر رسانههای دروغ و تفرقه فرود میآید و درخشش آن، روشنایی آگاهی و انسجام است.
انتهای خبر/*
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!